آرایش امنیتی حکومت در سالگرد کشته شدن مهسا امینی؛ بازداشت‌های گسترده، اعتراضات پراکنده

کاهش سرعت اینترنت و محدودیت‌های مرتبط با معیارهای اطلاع‌رسانی آزاد، گزارش‌گری در خصوص اعتراضات ایران را با مشکل مواجه کرده است.

بازداشت‌شدگان طیف‌های گوناگونی را در بر می‌گیرند، از خانواده‌های کشته‌شدگان اعتراضات سال گذشته تا هنرمندان و فعالان مدنی و سیاسی و شهروندان عادی.

شمار بازداشت‌ها به حدی بوده که هنوز آمار دقیقی نمی‌توان در این خصوص ارائه کرد.

از شب گذشته تعداد زیادی از خانواده‌های بازداشت‌شدگان در مقابل ستاد فرماندهی امداد نیروی انتظامی در تهران حاضر شده‌اند تا از اعضای خانواده خود که بازداشت شده‌اند، خبری دریافت کنند.

در روزهای گذشته خبرهایی مبنی بر حصر و بازداشت خانواده مهسا امینی منتشر شده بود و از دیشب هم برخی دیگر از خانواده‌های جانباختگان اعلام کرده‌اند که اعضای خانواده‌شان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

‌افسون، خواهر حدیث نجفی، از کشته شدگان اعتراضات سال گذشته بعد از اینکه از آزادی اعضای خانواده یک روز بعد از بازداشت آنها خبر داد، نوشت که پدر او مجددا دستگیر شده است.

او ابتدا در یک استوری در اینستاگرام نوشت: «درود دوستان، خانواده من به خانه برگشتند اما گوشی و مدارک شناسایی، لپ تاپ و چند وسیله شخصی ضبط شده و بعد سالگرد خواهرم حدیث تحویل داده میشه. حال خانواده من خوب هست و فقط تعهد گرفته شده برای سالگرد. روان خانواده منو واقعا به هم ریختن و روزها خیلی سخت داره می‌گذره واسه ما. ممنونم از تمام کسانی که حمایت کردند.»

اما او متعاقبا اضافه کرد: «دوستان پدر من دوباره بازداشت شده. بازداشت خانواده به دست آگاهی کرج بوده. بازداشت دوباره پدر من به دست وزارت اطلاعات هست برای مصاحبه اجباری.»

فهیمه مرادی، مادر یلدا آقافضلی از کشته شدگان اعتراضات سال گذشته نیز در خانه خود در تهران بازداشت شده است.

دادبان، مرکز مشاوره و آموزش حقوقی ویژه کنش‌گران، گفت یکی از اعضای خانواده خبر بازداشت او را تایید کرده است.

شب گذشته هم ماموران امنیتی با هجوم به خانه هانیه توسلی، بازیگر سینما و تلویزیون وی را بازداشت کردند که ظهر امروز خواهر او در اینستاگرام خبر از آزادی این هنرمند داد.

از دیگر بازداشت‌شدگان دیروز شیدا صابری، شهروند معترض و فعال حقوق کودک در یاسوج است، خانم صابری پیش از بازداشت در ۲۵ شهریور در ویدیویی که از خود منتشر کرد، چگونگی بازداشت خود را در هفتم مهرماه سال ۱۴۰۱ شرح داده بود. ‌

همچنین به گزارش کانال تلگرامی اعتراض مدنی بازار، علی نورانی کارگردان تئاتر، نویسنده و فعال مدنی شب گذشته در یورش ماموران امنیتی در محل سکونتش بازداشت شده است.

به جز تهران بازداشت‌های گسترده‌ای در شهرهای دیگر نیز به طور گسترده انجام پذیرفته و خبرگزاری سازمان حقوق بشری هه‌نگاو از تایید هویت دست‌کم ۹ نفر از بازداشت شدگان در «گرگان، فسا، بجنورد، زاهدان، زنجان و قشم» خبر داده است.

پایگاه خبری هرانا هم که اخبار حقوق بشری را پوشش می‌دهد از بازداشت یک نوجوان پانزده ساله به نام کاوان رضایی در سنندج خبر داده که نیروهای امنیتی در شامگاه جمعه (۲۴ شهریور) او را بازداشت کرده به مکان نامشخصی برده‌اند.

لیلا نقدی پری، طراح صحنه و لباس سینما و و عضو هیئت مدیره انجمن طراحان فیلم سینمای ایران از جمله هنرمندان بازداشت شده دیروز است.

هنوز مشخص نیست که اکثریت بازداشت‌شدگان توسط چه نهادهای بازداشت شده‌اند و به گفته نهادهای حقوق بشری پس از بازداشت به محل‌های نامعلوم منتقل شده‌اند.

مهسا امینی سال گذشته به همراه خانواده‌اش به تهران سفر کرده بود که در روز ۲۲ شهریور نیروهای گشت ارشاد نیروی انتظامی او را به اتهام «بدحجابی» بازداشت و به ساختمان خیابان وزرا منتقل کردند.

به گفته منابع حقوق بشری، مهسا امینی در موقع انتقال به ساختمان گشت ارشاد مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گیرد که ساعاتی بعد باعث بیهوشی و انتقال او به بیمارستان می‌شود و سه روز بعد در بیمارستان کسری تهران جان می‌بازد.

اعتراضات روز گذشته

روز گذشته علیرغم تلاش گسترده حکومت ایران برای ممانعت از بروز اعتراضات تازه در سالگرد کشته شدن مهسا امینی، چند شهر ایران شاهد تجمع‌های پراکنده و شعارهای ضدحکومتی بوده و یک نفر در سقز از ناحیه سر هدف تیراندازی قرار گرفت.

همزمان بسیاری از ایرانیان در شهرهای مختلف اطراف جهان تجمع‌هایی علیه حکومت جمهوری اسلامی برگزار کردند.

تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی حاکی از حضور گسترده نیروهای امنیتی در بسیاری از شهرهای ایران از جمله تهران است.

تصاویری هم از حمله ماموران امنیتی به معترضان تهران منتشر شده است.

یکی از شهروندان تهرانی به بی‌بی‌سی گفت «من امروز در صادقیه بودم که شلوغ بود، مخصوصا در محل عابران پیاده. اما قبل از آنکه جمعیت شروع به شعاردادن بکنند، مامورها ریختند داخل پیاده‌رو و همه مردم در حال فرار روی هم ریختند. با باتون ضربه سنگینی به سرم زدند که الان سردرد عجیبی دارم.»