بیست و پنجم شهریور، مهسا (ژینا) امینی که به دست ماموران گشت ارشاد مضروب شده و به کما رفته بود، درگذشت. این اتفاق موجب اعتراض گسترده و خشم مردم ایران در داخل و خارج از کشور شد؛ اعتراضاتی که با گذشت بیش از دو هفته ادامه دارد.
بخش بزرگی از زنان ورزشکار ایران نیز نسبت به آن رخداد بیاعتنا نماندند. برخی با خداحافظی از تیم ملی و پیامهای تند خود به مسئولین معترض شدند و برخی هم پروفایلهای صفحات اجتماعی خود را سیاه کردند.
اعتراض با خداحافظی از تیم ملی
واکنشها فقط محدود به فضای مجازی نبود و شماری از ورزشکاران هم تصمیم گرفتند برای همیشه از تیمهای ملی خداحافظی کنند.
راضیه جانباز، ستاره تیم ملی هندبال ایران یکی از این افراد بود.
او که بارها به دلیل رعایت نکردن حجاب مورد نظر وزارت ورزش و جوانان در ایران، به کمیته انضباطی فدراسیون هندبال احضار شده، نوشت: «اینجا ایران است. کشوری که عاشقش هستم اینجا جایی است که بارها به دلیل اینکه از شادی کردنم و آواز خواندنم فیلم منتشر کرده بودم و برای اینکه گوشه مویی از سرم بیرون بود به کمیته انضباطی رفتم من فقط کمی بیش فعال بودم و روحیات شادتری داشتم اما آنها به من هنجارشکن میگفتند.»
در تیر ۱۴۰۰ راضیه جانباز از سوی باشگاه سپاهان تنبیه انضباطی شد. مسئولان این باشگاه، ۴۰ درصد از قرارداد ملیپوش خود را کسر کردند و دلیل این کار را هم به «رفتارهای غیراخلاقی» این بازیکن نسبت دادند.
سرپرست تیم هندبال زنان سپاهان گفته بود که خانم جانباز «کلیپی منتشر کرد که در آن خود او هم زیر سوال رفته بود.» طبق ادعای زهره دیانی، محتوای کلیپ مورد نظر این بوده «راضیه جانباز در ماشین نشسته و شعر میخوانده و حرکات غیر عرفی داشته که اینها از طرف باشگاه ممنوع است.»
مهسا صادقی: به احترام تمام دختران عزیز خداحافظی میکنم
پس از راضیه جانباز، مهسا صادقی، ملی پوش تکواندو ایران هم با انتشار یک پست اینستاگرامی در حمایت از زنان ایران و در واکنش به جان باختن مهسا امینی، از تیم ملی خداحافظی کرد و نوشت: «به عشق مادران و دختران سرزمینم سختیهای راه را تحمل کردم، زین پس به احترام تمام دختران عزیز ایران زمین و به امید حفظ حرمت و شخصیت و جان بانوان، از تیم ملی خداحافظی میکنم.»
او که مدتی قبل مدال نقره رقابتهای تکواندو پومسه قهرمانی آسیا را به دست آورده بود و یکی از چهرههای برجسته این رشته به شمار میرود، نوشتهاش را با این جمله تمام کرد: « اینها سختترین کلماتی بود که با چشمانی اشکآلود در تمام طول عمر بر قلم نگاشتم.»
آسو جواهری: تمام لحظاتی که با مقنعه دویدم، زجر کشیدم
آسو جواهری، داور سرشناس فوتبال زنان ایرن نیز در اینستاگرامش با اعتراض به حجاب اجباری از دنیای داوری خداحافظی کرد.
او نوشت: «صادقانه بگویم با افزایش فشارها و محدودیتها، مدتی بود دیگر به این نتیجه رسیده بودم که حالا دیگر نبودنم، بهتر از بودن است. چرا که این چنین بودنی، در زمینی که روز به روز محدودتر میشود، فقط به نفع سازوکار سلطه و سرکوب است. حالا ژینا اسم رمز و اتحاد ماست.»
آسو جواهری که دکترای جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دارد در ادامه نوشت: «دیگر هیچوقت پا به زمین فوتبال نخواهم گذاشت که سرکوبگر و پیادهنظامش نتوانند بگویند با همین مقنعهها ورزش و موفقیت ممکن است، مانع پیشرفت نیست، ببینید همه به راحتی با مقنعه ورزش میکنند و فقط یک تکه پارچه سبک است. با صدای بلند بارها و بارها گفتم و تکرار میکنم، لحظه به لحظهای که با این ابزار سلطه و سرکوب دویدم، ورزش و زندگی کردم عذاب کشیدم.»
فاطمه یاوری، ملیپوش ووشو نیز دیگر ورزشکاری بود که از تیم ملی خداحافظی کرد: «۳ سال بخاطر شرکت در یک مسابقه بدون روسری از تیم ملی کنار گذاشته شدم و چند مدال قطعی برای وطنم را از دست دادم، حالا که محرومیتم تمام شده این بار بخاطر مهسا امینیها و مردمم دیگر در تیم ملی فعالیت نخواهم کرد.»
سایر معترضین به قتل مهسا امینی و سرکوب مردم
علاوه بر ورزشکارانی که با خداحافظی از تیم ملی به شرایط الان ایران اعتراض کردند، شمار زیادی از زنان ورزشکار هم اعتراض خود را در شبکههای اجتماعی نشان دادند.
فرزانه فصیحی، رکورددار دوی سرعت زنان ایران در اینستاگرام نوشت: «خشم، نفرت و غم این حس امروز منه لعنت به ظلم و ظالم بشکنه دستی که رو دختر ایرانی بلند شه.»
مریم طوسی، دونده پیشین تیم ملی ایران هم نوشت: «امروز نوبت مهسا بود، فردا نوبت زنی دیگر است.»
کیمیا علیزاده، تنها ورزشکار زن مدال آور ایران در المپیک که به آلمان پناهنده شد، نوشته است: « او یکی از ما بود! یکی از دختران ایران… هنوزم میرید کربلا؟!! اونجا هم گریه میکنید؟ برای لبای تشنه و دستای قطع شده و…»
پوپک بسامی، ملی پوش وزنه برداری زنان با انتشار تصویری از حامد اسماعیلیون و هشتگ زن_زندگی_آزادی حمایت خود را از اعتراضات سراسری مردم ایران اعلام کرد.
او همچنین در اینستاگرام پستی را بازنشر کرد که در آن روی تصویر نقشه ایران نوشته بود: «چه قهرمانان از یاد رفتهای در گورستان بیانتهای تاریخ خفتهاند.»
نجمه آبتین، ملیپوش پیشین المپیکی تیروکمان: «برای همه مسابقات برون مرزی که با زور و خجالت با حجاب بودیم و حراست تیم با چادرش عین “زورو” لب ساحل آنتالیا پیادهروی میکرد و ما از خجالت آب میشدیم.»
فرزانه توسلی، دروازهبان تیم ملی فوتسال نوشت: «عجب نسلی بودیم! به ما که رسید جنگلها سوخت، دریاچهها خشک شد، ماشین ۱۰ تومنی شد ۵۰۰ میلیون. از داخل فیلتر شدیم و از بیرون تحریم. نسل پر از دیدن و نداشتن، دویدن و نرسیدن، رفتن و موندن و انتخاب بین سخت و سختتر.»
او همچنین با حمایت از علی کریمی نوشت: «اموال علی کریمی را بگیرید، بدهید آقایان معترض بخورند. چه معنی دارد یک نفر با تلاش خودش خانه بسازد؟ بیتالمال کم بود، حالا انگار تمام دارایی مردم حق همین به ظاهر با خداهاست.»
نیلوفر اردلان، کاپیتان پیشین تیم ملی فوتسال نوشت: «ما از عروسکها کمتریم، آنها مرده بودند و زندگی میکردند. ما زندگی میکنیم و مردهایم.»
مهسا افسانه، ملی پوش کاراته هم نوشت: «دیدید که یک سرزمین را مرگ یک دختر (مهسا امینی) تحریک کرد، نه موی او.»
مهلا محروقی، ملی پوش دوومیدانی نوشت: آدم با خانوادهش دعوا میکنه، ناراحته و عذاب وجدان میگیره. شما چطور میزنید و میکشید؟ از اشکهایی که بعدا قراره گریبان گیرتون بشه نمیترسید.»
اعتراض به بازداشت شروین حاجی پور
گذشته از ورزشکاران زنی که به جان باختن مهسا امینی معترض بودند، با گسترش اعتراضها و اتفاقاتی که در ادامه اعتراضات سراسری رخ داد هم زنان ورزشکار بسیاری بودند که ساکت نماندند.
در این میان هم عده ای نسبت به بازداشت شروین حاجی پور خواننده ترانه اعتراضی «برای» که به طور گستردهای در فضای مجازی پخش شد، واکنش نشان دادند. بر اساس گزارشها از ایران شروین حاجی پور پس از چند روز بازداشت، با قرار وثیقه از زندانی در ساری آزاد شد.
رویا صفوی، ملی پوش پیشین اسکیت سرعت: «برای حسرت پوشیدن لباس مخصوص اسکیت سرعت، مثل بقیه اسکیتبازان دنیا»
شکوفه صفری، ملی پوش والیبال: «برای آرزوهامون که بخاطر مغزهای زنگ زده نابود شدن.»
ساغر آجیلی، ملی پوش بسکتبال ایران: «برای تمام مسابقاتی که تو کشورهای عربی انجام دادیم، کتاب قرآن به زبان آنها بود، حجابشان اجباری نبود، اما برای ما بود.»
اعتراض به محاصره دانشگاه شریف
به دنبال یورش یکشنبهشب نیروهای امنیتی ایران به دانشگاه صنعتی شریف که با محاصره این دانشگاه و ضرب و شتم و دستگیری دانشجویان همراه بود، شماری از زنان ورزشکار به این اقدام معترض شدند.
نعیمه ظفر، سرمربی ایرانی تیم ملی بسکتبال زنان قطر نوشت: «از این پس در تقویم من دهم مهرماه روز دانشجو و شرافت است.»
دینا فرزادخواه، ملی پوش تیراندازی هم نوشت: «هیچ ظلمی پایدار نمی مونه، اونایی که از اوضاع بد جامعه مینالیدین، کجایین؟ برای این که همون ۴ تا حکم و مدالی که دارین رو ازتون نگیرن، صداتون در نمیاد؟»
اکرم خدابنده، کاپیتان تیم ملی کاراته نوشت: «با مردم و جوانان و بچههای معصوم و احساسی و عاشق ایران چه میکنید؟»
زنان ورزشکاری که دستگیر شدند
همانطور که در روزهای اخیر بسیاری از فوتبالیستها بازداشت و یا احضار شدهاند، زنان ورزشکار هم از گزند حکومت ایران در امان نماندهاند.
سارینا قرابت، ملیپوش پیشین تیراندازی ایران، یکی از افرادی بود که به دلیل حضور در اعتراضات مردمی پس از قتل مهسا امینی در شهرستان اُشنویه بازداشت شد.
خانم قرابت تصویری از مضروب شدنش از سوی ماموران امنیتی را منتشر کرده و نوشت: «کتک می خورم اما سکوت نمیکنم.»
تکتم آخوندزاده، ملیپوش سابق قایقرانی ایران که دو رتبه نایب قهرمانی آسیا را در کارنامه داشت، نیز در بابلسر بازداشت شد.
خانم آخوندزاده در مخالفت با حجاب اجباری و حمایت از اعتراضات سراسری مردم در اینستاگرامش واکنش نشان داده بود.
«اعتراضات سراسری» ورزشکاران زن
این نخستین بار بود که چنین حجمی از واکنشهای متفاوت در جامعه ورزش زنان ایران به چشم خورد. زنان ورزشکار ایرانی سالهاست که با تبعیض و اجحاف روزانه از سوی مسئولان جمهوری اسلامی دست و پنجه نرم میکنند.
تبعیضهایی نظیر ممنوعیت حضور در برخی رشتههای ورزشی، عدم اعزام به بسیاری از مسابقات بینالمللی، عدم دسترسی به ورزشگاهها و امکانات ورزشی در مقایسه با مردان، حقوق ناچیزی که بسیاری اوقات پرداخت نمیشود و بسیاری موارد دیگر.
اما برای زنان هم پوشش اجباری اسلامی یکی از بزرگترین مشکلات است. پوششی که گذشته از این که اجباری است و حق آزادی پوشش را نادیده میگیرد، در ورزشهای قهرمانی به مانعی جدی برای زنان بدل میشود و دردسرهایی نظیر محدودیت در بعضی حرکتها و بالا بردن دمای بدن ورزشکاران را به دنبال دارد.
این بار اما به نظر میرسد که بسیاری زنان ورزشکار ایرانی هم مانند دیگر قشرهای جامعه ایران مصمم هستند، از حقوق اولیه خود دفاع کنند و بهای آن را نیز بپردازند.