هر قدر که مذاکرات سختتر و جدیتر میشود، لحن عباس عراقچی وزیر خارجه ایران نیز تغییر میکند. در پایان دور سوم گفتوگوهای آقای عراقچی و نماینده دولت ترامپ، او چندین بار تاکید کرد که «به شدت محتاطانه» نسبت به پیشرفت مذاکرات امیدوار است.
و اگرچه این بار از روی گشاده و خوشنود آقای عراقچی خبری نبود، اما نشانههای زیادی در گفتههایش وجود داشت مبنی بر این که روند دیپلماسی کماکان رو به جلو در حال حرکت است و از بنبست و بحرانی جدی خبری نیست.
این سومین بار است که آقای عراقچی بعد از ملاقات با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه دونالد ترامپ، از ادامه یافتن مذاکرات صحبت میکند. اما این نخستین بار بود که گروهی نیز به عنوان «کارشناس» طرفین را همراهی میکردند و این مذاکرات، بعد از گفتوگوهای «کارشناسی» انجام شد.
چنانکه از صحبتهای وزیر خارجه هویدا بود، در این دوره گروهی از کارشناسان مسایل مالی و اقتصادی به همراه دیپلماتهایی که سابقه حضور در مذاکرات هستهای، در کارنامهشان دیده میشود، هیئت کارشناسی ایران را تشکیل میدادند. درباره جزییات گفتوگوهای کارشناسی خبری منتشر نشده است. اما آقای عراقچی گفت که در دور بعدی مذاکرات، کارشناسانی از سازمان انرژی اتمی ایران نیز حضور خواهند داشت؛ کسانی که انتظار میرفت در همین دور نیز حضور داشته باشند.
او تاکید کرد که فضای مذاکرات «جدی و حرفهای» بوده و برای نخستین بار درباره جزییاتی مهم نیز موضوعاتی مطرح شده است. به گفته او، دو طرف به شکل مکتوب و غیرمستقیم به پرسشهای یکدیگر پاسخ دادند.
«غیرمستقیم» ماندن این مذاکرات به یکی از نقاط ضعف کلیدی آن تبدیل شده که علاوه بر ضربهزدن به میزان کارآیی این گفتوگوها، بر روی چهره بینالمللی ایران نیز اثراتی منفی برجای گذاشته است. ایران در مذاکره با آمریکا حاضر شده و در تلاش است تا از این کشور امتیازات بیشتری به دست بیاورد و توافقی را امضا کند. اما به دلیل دستور آیتالله خامنهای از مذاکرات رو در رو با طرف آمریکایی خودداری میکند؛ روشی که بیشتر به تصمیمی ایدئولوژیک و متعصبانه شبیه است تا ابتکار عملی برای نمایش قدرت یا تضمین منافع.
انتظار میرفت که در گامهای نخست درباره چارچوب و شکل مذاکرات تصمیمگیری شود و چه بسا ایران از اصرار برای غیرمستقیم بودن مذاکرات دست بکشد. اما پافشاری ایران بر غیرمستقیم بودن مذاکرات نشان میدهد که هنوز بخش مهمی از این گفتوگوها تحت تاثیر دلخوریهایی تاریخی و عصبانیتهایی عمیق قرار دارد.
عباس عراقچی نیز اگرچه به گرههای مهم این مذاکرات اشارهای نکرد، اما بعد از سومین دور مذاکرات چندین بار تکرار کرد که هنوز اختلافاتی جدی بین دو طرف وجود دارد.
طرف ایرانی علاوه بر پرسشهای مهمی که درباره میزان غنیسازی اورانیوم در ایران یا وضعیت تحریمهای آمریکا وجود دارد، باید جریانهای سیاسی قدرتمندی را که چه در درون آمریکا یا در سطح بینالمللی با هرگونه توافق مخالفند، به عنوان عوامل موثر در نتیجه نهایی در نظر بگیرد.
چه اسرائیل و نخستوزیرش بنیامین نتانیاهو و چه هواداران این کشور در آمریکا – از جمله مارکو روبیو وزیر خارجه این کشور – خواستههایی به شدت سختگیرانه در قبال ایران دارند که تحقق آنها به عبور از «خط قرمزهای ایران» نیاز دارند. مثلا آنها اصرار دارند که ایران به طور کلی باید از غنیسازی اورانیوم دست بکشد.
منبع تصویر،Getty Images
ایران میگوید که براساس قوانین بینالمللی حق دارد که اورانیوم را برای مصارف صلحآمیز غنی کند و حاضر نیست از این حق خود بگذرد. برخی طرفداران توافق و حل و فصل دیپلماتیک بحران هستهای ایران نگرانند که در نهایت، همین مخالفان موفق شوند که مذاکرات را از مسیر خارج کنند.
نگرانیهایی از این دست موجب شد تا وقتی در روز شنبه و همزمان با آغاز دور سوم مذاکرات، خبرهای انفجار در بندر شهید رجایی منتشر شد، برخی این گمانه را مطرح کنند که اسرائیل در این انفجار دست داشته است. اما چنانکه کانال ۱۲ اسرائیل به نقل از مقامهای این کشور نوشته، آنها به سرعت هرگونه دست داشتن در این انفجار را انکار کردند.
اسرائیل و اقدامات احتمالی این کشور، تنها یکی از نگرانیهای اصولی و اساسی در ارتباط با مذاکرات هستهای ایران و آمریکاست. در سه هفته اخیر، استیو ویتکاف که به عنوان نماینده آمریکا در مذاکرات حضور داشته بارها از سوی محافل دست راستی و نزدیک به اسرائیل در آمریکا هدف حملات تند قرار گرفته است.
منتقدان آقای ویتکاف میگویند که او سابقه و تجربه کافی برای اداره چنین مذاکراتی را ندارد و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در نهایت آمریکا به توافقی تن بدهد که برای اسرائیل زیانبار ارزیابی شود. یکی از مهمترین نگرانیها درباره لغو تحریمها و آزاد شدن داراییهای ایران است که تخمین زده میشود بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار باشد.
فعلا تا زمانی که استیو ویتکاف از مسئولیتی که برعهدهاش گذاشته شده برکنار نشده و در پایان هر دور از مذاکرات برای دور بعدی برنامهریزی میشود، دو کشور هر هفته گامی دیگر به سوی توافقی تاریخی نزدیکتر میشوند.
در حال حاضر نه فقط دیپلماتها و ناظران غربی بلکه شخص عباس عراقچی نیز تاکید کرد که مذاکرات با سرعتی بالا رو به پیشرفت است. وزیر خارجه ایران گفت که در پایان دور سوم دو طرف به جایی رسیدهاند که به طور معمول در مذاکراتی از این دست، به این سرعت به دست نمیآید.
چه بسا هر دو طرف به خوبی میدانند که علاوه بر چانهزنی با طرف مقابل، باید نگران تحولات داخلی و مخالفتهایی باشند که ممکن است از اردوگاه خودی، روند مذاکرات را مختل کند. در چنین فضای پر از بیاعتمادی و نگرانیهای ریشهدار و نارضایتیهای قدیمی، سرعت مذاکرات میتواند امتیازی حیاتی برای به نتیجه رسیدن دیپلماسی باشد.