روند رو به رشد آزادیهای زنان در ایران، علیرغم ممنوعیتهای قانونی و شرعی، یکی از چالشهای جمهوری اسلامی است که پس از ظهور «جنبش مهسا» تشدید هم شده است.
برخی از جامعهشناسان و ناظران سیاسی و نیز مردم عادی معتقدند اصطکاک بین جامعه و حکومت ایران بر سر آزادیهای اجتماعی، به موضوع حجاب محدود نخواهد ماند و اموری چون رقص و آوازخوانیِ زنان و مصرف مشروبات الکلی در عرصۀ عمومی نیز به زودی بیش از پیش برای حکومت ایران مسئلهساز خواهند شد.
۹ روز قبل (۱۹ خرداد/ ۹ ژوئن) نیلوفر محبی، آوازخوان و نوازنده و آهنگساز، ویدیویی از خودش در حال آوازخواندن در مسجد شاه اصفهان منتشر کرد که واکنشهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت؛ چراکه آوازخواندن او، با فریاد اعتراضآمیز و توهینآمیز شخصی قطع شد که ظاهرا مخالف آوازخوانیِ زنان در ملأ عام بود.
محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزۀ علمیۀ قم و استاد دانشکدۀ مفید قم و تقی آزاد ارمکی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتوگو با یورونیوز دربارۀ دلایل فقهی و جامعهشناسانۀ ممنوعیت آواز زنان در ایران توضیح دادهاند.
فکر خوارج در فقه شیعه باقی مانده است
آقای فاضل میبدی دربارۀ سختگیری با زنان در مسئلۀ آوازخوانی میگوید: «مرحوم مرتضی مطهری میگفت خوارج از میان رفتند ولی فکرشان در فقه شیعه مانده است. در بعضی از فقهای شیعه چنین چیزی وجود دارد. آواز خواندن یک زن با شعر عرفانی، در هیچ کجا حتی مسجد اشکال شرعی ندارد. تا وقتی که به لهو و لعب و به مسائل غیرعقلانی نینجامد و باعث جریحهدار شدن عفت عمومی نشود، اشکالی ندارد. زن باشد یا مرد. فرقی نمیکند. هیچ کجای فقه نداریم که خواندن زن مطلقا حرام است. هر چیزی که خواندن مرد را حرام کند، خواندن زن را هم حرام میکند. خواندن شعر، آن هم شعر عرفانی، در مسجد، در هیچ کجای فقه حرام قلمداد نشده است. هر کس بگوید چنین چیزی حرام است، یا فقه را نشناخته یا اسلام را یا غرض و مرضی دارد.»
آیتالله خمینی معتقد بود تکخوانی زنان اشکالی ندارد
این روحانی اصلاحطلب در پاسخ به این سؤال که ظاهرا بین فقهای شیعه دربارۀ حرمت آوازخوانی زنان در حضور مردان اجماع وجود دارد، میگوید: «هیچ اجماعی وجود ندارد. من یکبار خودم از آقای خاتمی شنیدم که وقتی ایشان وزیر ارشاد بوده، از امام خمینی سوال شده دربارۀ تکخوانی زن، و نظر امام این بوده که اشکالی ندارد. من معتقدم بخشی از روحانیان عقایدشان را اظهار نمیکنند.»
وی افزود: «آیتالله بروجردی گفته بود در بعضی جاها فقها مقلد عواماند. کانت میگوید جرات دانستن داشته باش. حالا ما باید بگوییم جرات اظهار دانستهات را داشته باش. من یکبار از زبان آیتالله منتظری شنیدم که مرحوم آیتالله بروجردی خیلی از حرفهایش را با خودش به گور برد. جرات نمیکرد اظهار کند. تقیهای که آقایان دربارهاش حرف میزنند، خیلی جاها خودشان بر وفقش عمل میکنند و نظراتشان را بیان نمیکنند. متاسفانه فشارهای خشکی که به نام دین در بعضی جاها بر جامعۀ ما تحمیل شده، بویژه بر زنها، موثر افتادهاند. یکی از پدیدههای عالم خلقت، صدای خوب است. صدای انسان از نعمتهای الهی است و آوازخواندن با صدای خوش، تا وقتی که بیعفتی ایجاد نکند، هیچ اشکالی ندارد. کسانی که این کار را حرام میدانند، هیچ استدلالی ندارند. مثل حجاب اجباری است. برای حجاب اجباری و مرگ بر آمریکا گفتن چه استدلالی هست؟»
زنان را “نیروی در خلوت” میدانند
اما تقی آزاد ارمکی دربارۀ ممنوعیت آوازخوانیِ زنان در ایران میگوید: « برای کسانی که چنین حساسیتی دارند، زنان نیروی در خلوتاند نه در جلوت. یعنی نیرویی که نباید در نظام اجتماعی حضور داشته باشد. صدا و حضور زنان برای این افراد آزاردهنده است. قضاوت زنان هم از نظر این افراد نامشروع است.»
با این حال آقای آزاد ارمکی این نگاه را مختص شیعیان نمیداند و دربارۀ امکان آوازخوانیِ زنان در کشورهای سنیمذهب میگوید: «قشریون اهل سنت اگر به قدرت برسند، بدتر از قشریون کشور ما عمل میکنند. حکومتهای جوامع سنی، سکولارند. در نتیجه فضایی برای آوازخواندن زنان در این کشورها وجود دارد. اگر غیرسکولار باشند، همین وضعی را درست میکنند که طالبان در افغانستان ایجاد کرده است. ضمنا در ایران بخش رادیکال شیعیان به قدرت رسیده است. اگر کشور دست اصلاحطلبان باشد، این سختگیریها وجود نخواهد داشت. نیروی اصلاحطلب شیعه، متفاوت از نیروی حاکم فعلی عمل میکند. آنچه الان در ایران حاکم شده، نظرات بخش ارتجاعی اسلامگرایان سال ۵۷ است.»
قشریون دور رهبر ایران را گرفتهاند
جواد طباطبایی، فیلسوف ایرانی، معتقد بود ایران «در بیرونِ درونِ جهان اسلام» قرار داشته و هیچ وقت چنانکه باید به «بخشی از جهان اسلام» تبدیل نشده است.
پطروشفسکی، اسلامشناس روسی، نیز در کتاب «اسلام در ایران» نوشته است اسلام در صدر تاریخ خودش موفق شد شرابخواری را در میان اعراب حجاز از بین ببرد ولی در ایران هیچ وقت موفق نشد چنین کاری کند.
در مجموع بین مردم ایران و حتی در میان بسیاری از اسلامشناسان و شرقشناسان غربی این نظر رایج است که اسلام ایرانیها متساهلتر از اسلام مردم کشورهای عربی است.
آقای آزاد ارمکی در پاسخ به این سؤال که اگر اسلام ایرانیها توام با تساهل است، پس چرا قشریون در ایران این قدر قویاند، میگوید: «قشریون در همۀ جوامع صدای تند و بلندی دارند. قشریون عربستان و کویت و مصر و امارات و … قدرت سیاسی در اختیارشان نیست. به قدرت برسند، کل منطقه را به آتش میکشند! قشریون در آمریکا هم به قدرت برسند، در این کشور جنگ داخلی راه میاندازند. در ایران قشریون انقلاب نکردند. مدرنها انقلاب کردند و قشریون قدرت را تصاحب کردند.»
وی اضافه میکند: «انجمن حجتیه و فداییان اسلام دو نمونه از قشریون ایران بودهاند. مرتجعین و بخش اعظم روحانیت در حوزه، اعتقادی به انقلاب نداشتند. اندیشۀ امام خمینی تماما قشری نبود. الان که قدرت در دست قشریون است، بخشهای قشری اندیشۀ امام باقی مانده و سایر بخشهای آن حذف شده است. اگر آیتالله خمینی بیست سال دیگر زنده میماند و با جمهوری اسلامی پیش میآمد، جمهوری اسلامی سرنوشت دیگری پیدا میکرد.»
این جامعهشناس ایرانی دربارۀ دوران پس از آیتالله خمینی میگوید:«الان قشریون انجمن حجتیه دور رهبری نظام را گرفتهاند. قشریون معتقدند ظهور امام زمان نزدیک است و باید آمادۀ ظهور حضرت باشیم. آقای خامنهای در جوانی اهل موسیقی و شعر بوده ولی وقتی به قدرت رسیده، با ارتباطی که با قشریون پیدا کرده، همۀ این چیزها را کنار گذاشته است. کسانی هم که نزد ایشان میروند و شعر میخوانند، شاعر نیستند. کارشان مداحی است. کجا شفیعی کدکنی با ایشان مینشیند؟ اقتضائات قدرت باعث شده آقای خامنهای به قشریون نزدیک شود.»
دلیل قرآنی نداریم که آواز زنانه مطلقا حرام است
ایرانیان در دوران قبل از اسلام موسیقی را حرام نمیدانستند. بویژه در زمان ساسانیان، موسیقیدانان ارج و قرب ویژهای در جامعه و حکومت ایران داشتند. محمدتقی فاضل میبدی در پاسخ به این سؤال که اسلام چه چیزی در خودش داشته که ایرانیان مسلمان این طور با موسیقی مخالف شدهاند، میگوید: « به هر حال در زمان ائمه در دستگاه خلفا، زنان مغنیه را به دربار میآوردند و حرکاتی انجام میشد که خلاف شئون اسلام بود. ظاهرا حریم اخلاقی وجود نداشته است. اینکه ائمه موسیقی را حرام کردند، احتمالا منظورشان همان موسیقیهایی بود که موجب فساد در دستگاه خلفا میشد. احتمالا چیزهایی که میخواندند، محرک جنسی بوده است. ولی صرف اینکه یک زن آواز بخواند، مثلا در دستگاه شور یا ماهور یا همایون، آن هم اشعار مولوی و حافظ و عطار را بخواند، چه محملی دارد که آن را حرام بدانیم؟»
آقای فاضل میبدی همچنین دربارۀ اینکه چه کسی باید تعیین کند آواز خواندن زنان عفت عمومی را نقض کرده یا نه، میگوید: «عفت عمومی تعاریف عرفی و عقلایی دارد. کدام عاقلی میگوید اگر یک زن در جایی آواز خواند، عفت عمومی جریحهدار شده است. ممکن است یک جاهل خشکهمقدس چنین حرفی بزند، ولی بالاخره از هر حرفی باید دفاع عقلانی هم بتوان کرد. در اسلام اصل بر حلیت و جواز است. برای حرمت باید دلیل بیاوریم. دلیل هم باید عقلایی و برهانی و عرفپسند باشد. کدام عقل و عرفی میگوید خواندن یک زن در مسجد شاه اصفهان حرام است؟ اگر میگویند صدای زن نازک است، صدای مرحوم ایرج بسطامی هم نازک و زنانه بود. آیا آواز خواندن او هم حرام بود؟ ما در روایات و آیات قرآن دلیلی که بتواند قانع کند هر صدای و آواز زنانهای مطلقا حرام است، نداریم.»
تقابل عایشه و علی، به ضرر زنان ایرانی شده
تقی آزاد ارمکی نیز دربارۀ اینکه از منظر جامعهشناسانه، حساسیت دین اسلام به موسیقی و آوازخوانی زنان را چطور میتوان توضیح داد، میگوید: « در اسلام از ابتدا تعبیر غلطی از زن ارائه شده است. بویژه در ایران، به جای همگرایی خدیجه و پیامبر، تقابل عایشه و علی پررنگ شده و این گرفتاریها برای ما ایرانیها ایجاد شده. یعنی این نگاه شکل گرفته که اگر زن را رها کنیم و وارد عرصۀ عمومی شود، فاسد میشود و مشکلات متعددی پدید میآید. بنابراین باید زن را کنترل کرد. مجتهدین و فقها هم این نگاه را حفظ کردهاند. تقابل عایشه-علی باید فرو بریزد و نگاهی انسانی به زن شکل بگیرد در ایران. ما باید از این دورۀ طولانی، که مبتنی بر چنین تقابلی است، عبور کنیم وگرنه در این دوره باقی میمانیم و در این صورت، آیندۀ ایران نیز توام با طالبانیسم خواهد بود.»
آقای آزاد ارمکی در پاسخ به این نکته که ممنوعیت حضور زنان در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را خود پیامبر اسلام وضع کرده، میگوید: «نه، این روایت مدام تکرار شده است. هزاران روایت دیگر وجود دارد ولی نگاه پدرسالارانه و مردسالارانه و ضد زن، مدام این روایت را تکرار کرده و این تکرار هم کار روحانیت بوده است. از سخنان علی ابن ابیطالب دربارۀ زنان هم استفادۀ خاصی شده است. یعنی استفادهای در جهت تحکیم مردسالاری. اگر مردسالاری در ایران پررنگ نبود، از کنار آن چند حدیث علی میگذشتیم نه اینکه دائما آنها را پررنگ کنیم. در کلِ تاریخِ اسلام تفکر جاهلیت غلبه داشته و این به سود مردسالاری بوده است. در ایران هم این تفکر به همراه باستانگرایی در شیعه بازتولید شده است. دعوای شریعتی در تشیع علوی و صفوی همین است. ترکیبی از جاهلیت اسلامی و باستانگرایی ایرانی در صفویه پدید آمد که نظامی پدرسالارانه و مردسالارانه را بازتولید کرد که زن را در خلوت و در حاشیه قرار میداد. توصیۀ مشهور علی ابن ابیطالب به فرزندش امام حسن دربارۀ نگاه داشتن زنان در پرده، به نحوی که هیچ مردی به غیر از شوهرش را نشناسد، با روح اسلام منافات دارد. باید دید فقها دربارۀ آن جمله چه نظری دارند. البته بسیاری در صحت و وثاقت نهجالبلاغه تردید دارند و به همین دلیل در حوزههای علمیه هم تدریس نمیشود. به هر حال برجسته کردن چنان جملاتی و نادیده گرفتن جملات دیگر، ناشی از مردسالاری و مصداق بازتولید این پدیدۀ تاریخی است.»
آواز زنان حتی در مسجد حرام نیست
آقای فاضل میبدی در پاسخ به این سؤال که چرا زنان در ایرانِ شیعی نمیتوانند آواز بخوانند ولی در اکثر کشورهای سنیمذهب چنین منعی ندارند، برخلاف تقی آزاد ارمکی به سکولار بودن حکومت در کشورهای سنی اشارهای نمیکند و میگوید:« ما در تاریخ دو رقم فقه داشتهایم: فقهی که دائرمدار قدرت و حکومت بوده که از زمان صفویه در ایران شروع میشود. فقه دوم هم دائرمدار قدرت نبوده. فقه دائرمدار قدرت، با شرکت زنان در انتخابات موافق است. اگر مثل زمان شاه دائرمدار قدرت نباشد، شرکت زنان در انتخابات را حرام میداند. نمیتوان حکم کلی دربارۀ شیعه و سنی صادر کرد.
هر نظر فقهی، دلایل روایی و قرآنی دارد. شرایط زمان و مکان هم در رای فقها تاثیر میگذارد. فقه مثل ریاضی نیست؛ چون مسائلش اعتباری است نه حقیقی. دلایل روایی و قرآنی و شرایط زمان و مکان موجب رقم خوردن نظرات فقهای شیعه در ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی شده است.
اما جدا از همۀ اینها، آن آقا در مسجد شاه اصفهان حق نداشته به آن خانم بگوید آواز نخوان. ابتدا باید ثابت شود که منکری رخ داده تا او نهی از منکر کند. ممکن است آن آقا مقلد فلان فقیه باشد و آن خانم مقلد فقیهی دیگر، که آواز خواندن زن را حرام نمیداند. مگر اینکه کسی بخواهد حریم مسجد را نقض کند. مثلا در مسجد رقاصی کند. مسجد محل عبادت و نیایش است. یعنی عرف و آدابی دارد. فارغ از اینکه نظر ما دربارۀ حرمت و حلیت رقص چه باشد، مسجد جای رقصیدن نیست. البته در برخی ادیان رقص جزو اعمال عبادی است ولی در اسلام رقصیدن در مسجد مقبول و پذیرفته نیست. اما آواز خواندن، آن هم آواز مناجاتگونه، قطعا در مسجد حرام نیست.»
سه درصد زنان ایران چادریاند
کمی پس از انتشار ویدئوی آواز خواندن نیلوفر محبی در فضایی عمومی و بدون حجاب، جمیله علمالهدی، همسر رئیس جمهور ایران، با پوششی غلیظ به ونزوئلا رفت و سخنان عجیبی دربارۀ درس خواندن و کار کردن زنان مطرح کرد. آقای آزاد ارمکی به این سؤال که کدام یک از این دو زن، به اکثریت زنان ایرانی شباهت بیشتری دارند، میگوید: «جامعۀ ایرانی رنگارنگ است و زنان گوناگونی داریم. در واقع هر دو زن ایرانیاند ولی هیچ کدام تصویر غالب زن ایرانی نیستند. ما در قبال زن قشری نیستیم. خانم علم الهدی نمایندۀ سه درصد زنان جامعۀ ایران است. زنان چادری به این سبکِ خانم علم الهدی، سه درصد زنان ایرانی را تشکیل میدهند. این حرف بر اساس تحقیق است نه تخمین. بقیۀ زنان ایرانی متنوعاند. کسانی که بدون هیچ نوع حجابی بیرون میآیند، الان چهار درصد هستند. در شرایطی که بی حجابی مجاز باشد، این افراد به راحتی به ۳۵ تا ۴۰ درصد میرسند. البته این ۴۰ درصد را تخمینی میگویم. اگر چادر هم نماد حکومتی بودن و قشریگری نباشد، یعنی در شرایط عادی، زنان چادری ممکن است حتی به ۱۵ درصد هم برسند.»
رقص و آواز هم در جمهوری اسلامی آزاد میشود
این جامعهشناس ایرانی دربارۀ آزادی زنان در ایران آینده میگوید:« به نظرم به سمت گشایش و تنوع پوشش میرویم. جمهوری اسلامی همین الان هم ناچار شده کوتاه بیاید. وقتی رئیس جمهور زنش را این طور با خودش به ونزوئلا میبرد، این کار از ضعف اوست نه از قوتش. پوشش آزاد همین الان هم بیشتر شده و در آینده بیشتر هم خواهد شد. آزادی آواز و رقص هم شکل میگیرد. و این یعنی پیدایش دورۀ تازهای در جمهوری اسلامی. این تنوع، اگر جمهوری اسلامی در اثر تحولات فعلی فرو نریزد، در دورۀ رهبر بعدی این حکومت پذیرفته خواهد شد. هیچ چارهای به غیر از این نیست. اگر نپذیرند، جمهوری اسلامی ناچار است برود.»