در حالی که حدود هفت ماه از آغاز اعتراضهای سراسری در ایران میگذرد و تجمعهای خیابانی فراگیر مدتی است فروکش کرده، عدهای از مشهورترین چهرههای سینمای ایران به شکلهای مختلف به مسئولان جمهوری اسلامی یادآوری میکنند وضعیت به قبل از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ بازنگشته است.
در این زمینه، نقش سینماگران زن سرشناس و فیلمسازان مستقل منتقد، که مدتی از سال گذشته را در زندان گذراندند، بیش از دیگران است؛ هرچند که تحریم گسترده جشنواره فیلم فجر چهل و یکم از سوی اغلب بازیگران مشهور و کارگردانان صاحب اعتبار در بهمن ماه پارسال نشان داد بخش بزرگی از بدنه سینمای ایران نمیخواهد مانند چهار دهه اخیر از مناسبات ساخته شده توسط سیاستگذاران فرهنگی جمهوری اسلامی پیروی کند.
در سال جدید هم خیلی زود مشخص شد وضعیت سینما مانند سابق نیست. درگذشت کیومرث پوراحمد، که پلیس و قوه قضاییه آن را به شکل رسمی «خودکشی» اعلام کردند، بهانهای شد برای بیان تندترین انتقادهای سینماگران بهتنگآمده از سانسور و فشار و برخورد سخت حکومت.
آنها با استفاده از شبکههای اجتماعی در واکنش به خبر تلخ مرگ این فیلمساز سرشناس درباره وضعیت فعلی و آینده فرهنگ و هنر هشدار دادند و عدهای حتی مسئول «مرگ خودخواسته» آقای پوراحمد را حکومتی دانستند که به شیوههای گوناگون میکوشد صدای اعتراض سینماگران را خاموش کند و با اعمال سانسور و سختگیری در صدور مجوز ساخت و نمایش آثار سینمایی، هنرمندان سینما را به بنبست میکشاند.
حتی مراسم تشییع کیومرث پوراحمد، که بر خلاف موارد مشابه از ساختمان خانه سینما انجام نشد و فقط در بهشت زهرا برگزار شد، به محلی برای تداوم مقاومت در برابر حجاب اجباری تبدیل شد.
در شبکههای اجتماعی تصویر بیحجاب کتایون ریاحی، فاطمه معتمدآریا و گلاب آدینه بازیگران مشهور و باسابقه سینمای ایران به شکل گسترده مورد توجه قرار گرفت، آن هم در روزهایی که دستگاههای مختلف سیاسی، فرهنگی و امنیتی جمهوری اسلامی با موضعگیریهای گوناگون «زنان بیحجاب» را تهدید میکردند و حتی رهبر جمهوری اسلامی بیحجابی را «حرام سیاسی» خواند.
به همین دلیل بود که کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی و روزنامهنگاران منتقد نوشتند حضور بدون روسری این چهرههای سرشناس به معنای همراهی آنها با زنان ایرانی در خیابان و نشانه زنده بودن جنبش «زن، زندگی، آزادی» است.
در واکنش به مقاومت نمادین این سه بازیگر در برابر حجاب اجباری، رجانیوز، از رسانههای تندرو نزدیک به حکومت، با استناد به آیهای از قرآن نوشت که «شرعا» حجاب بر «زنان سالخورده که زنانگی خود را نیز از دست دادهاند واجب نیست.»
هرچند بسیاری این تعبیر را توهینآمیز تلقی کردند، اما برخی رسانهها نوشتند که این موضع به معنای «عقبنشینی» بخشی از حکومت در برابر مخالفان حجاب اجباری است و آنها با استناد به کتاب آسمانی مسلمانان میکوشند حضور بیحجاب برخی زنان را به شکل شرعی توجیه کنند، حداقل برای بعضی از حامیان جمهوری اسلامی که از دیدن زنان بیحجاب ناراضیاند.
یک روز پیش از برگزاری مراسم تشییع کیومرث پوراحمد، تصاویری از دیدار سه سینماگر با خانواده کیان پیرفلک، کودک ایذهای کشتهشده در جریان اعتراضهای سراسری، منتشر شد که نشان میداد جعفر پناهی، محمد رسولاف و فاطمه معتمدآریا به خانه این قربانی اعتراضات رفته و با پدر و مادر او ملاقات کردهاند و سپس بر مزار کیان پیرفلک حاضر شدهاند. خانم معتمدآریا در این عکسها حجاب ندارد.
این بازیگر یکی از اولین زنان سرشناس سینما بود که در مراسم یادبود امین تارخ در اعتراضهای سال گذشته بدون روسری شرکت کرد. همچنین بعد از انتشار تصویرش در دیوارنگارهای که سازمان اوج وابسته به سپاه پاسداران در میدان ولیعصر تهران نصب کرده بود، در پیامی ویدیویی و در حالی که اشک میریخت، خواستار حذف تصویر خود شد.
محمد رسولاف و جعفر پناهی هم پارسال، چند ماه پیش از آغاز اعتراضها بازداشت شدند. آقای رسولاف به دلیل نقشش در انتشار بیانیه موسوم به «تقنگت را زمین بگذار» زندانی شد که چهرههای فرهنگی در واکنش به سرکوب مردم آبادان بعد از فرو ریختن ساختمان متروپل امضا کردند و از نیروهای امنیتی خواستند سلاح خود را در برابر مردم به کار نبرند.
او و مصطفی آل احمد نیمه تیرماه بازداشت شدند و چون محمد رسولاف سابقه محکومیت به حبس داشت، حکمش اجرا شد. در واکنش به این اتفاق، جعفر پناهی و جمعی از سینماگران سه روز بعد برای پیگیری ماجرا به دادسرای اوین رفتند و آقای پناهی هم بازداشت و حکم زندانی که بیش از یک دهه قبل برایش صادر شده بود، به اجرا درآمد.
این دو سینماگر هرچند پیش از آغاز اعتراضهای بعد از کشته شدن مهسا امینی به زندان رفتند، اما در جریان تحولات بعد از این اتفاق، نقش پررنگی داشتند و در چند نوبت از داخل زندان اوین بیانیه نوشتند یا اعلام موضع کردند.
به دنبال پیوستن سینماگران ایرانی به جنبش اعتراضی و بازداشت برخی از آنها مانند ترانه علیدوستی، کتایون ریاحی و هنگامه قاضیانی و بازتاب گسترده بینالمللی برخورد جمهوری اسلامی با سینماگران، این دو فیلمساز مشهور در صحنه جهانی هم زمستان ۱۴۰۱ به فاصله کوتاهی آزاد شدند.
روز ۲۱ فروردین تصاویر دیگری که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، نشان میداد فاطمه معتمدآریا، جعفر پناهی و محمد رسولاف با خانواده توماج صالحی، رپر معترض بازداشتشده، هم دیدار کردهاند.
این خواننده از چهرههای سرشناس جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ است که در جریان «عفو» منسوب به رهبر جمهوری اسلامی در زمستان پارسال، نه تنها آزاد نشد بلکه گفته میشود همچنان تحت فشار و شکنجه است.
منبع تصویر، SOCIAL MEDIA
دیدار سه سینماگر با خانوادههای دو نماد مهم اعتراضهای سراسری، پیام واضحی به جمهوری اسلامی است، مبنی بر آن که نه تنها اعتراض آنها به پایان نرسیده است، که حتی برخورد با سینماگران هم مانع نقشآفرینی آنها و حمایتشان از اعتراضها نشده است.
تحریم جشنواره فجر، حضور بیحجاب بازیگران زن مشهور در مراسم عمومی و دیدار سینماگران معتبر با خانواده زندانیان یا قربانیان اعتراضها همچنین یادآوری میکند که یکی از نتایج این اعتراضها، ترمیم شکاف شکل گرفته میان مردم و هنرمندان در دهه ۹۰ است.
حداقل بخشی از سینماگران با اصرار بر ادامه دادن اعتراض خود به حکومت میکوشند تصویر جدیدی از نسبت خود با مردم به نمایش بگذارند که از یک سو معترضان را دلگرم میکند و از سوی دیگر ایستادگی در برابر روشهای مختلف سرکوب را نشان میدهد.
به عنوان مثال، حضور بدون روسری اخیر کتایون ریاحی این گمانه را تقویت میکند که بازداشت و حتی برگزاری محاکمه نمیتواند او را به عنوان یکی از مشهورترین چهرههای مخالف حجاب اجباری وادار به پذیرش دوباره آن کند؛ مسالهای که زنان معترض در روزهای ابتدای سال ۱۴۰۲ بر آن تاکید دارند و باعث شده فرمانده نیروی انتظامی تهدید کند که از شنبه آینده دور جدید برخورد با بیحجابی آغاز خواهد شد.
همچنین حاضر شدن جعفر پناهی و محمد رسولاف در دیدار با خانواده میان پیرفلک و توماج صالحی بهوضوح نشان میدهد آنها به عنوان دو نماد مشهور سینمای مستقل و معترض ایران، که جوایز بینالمللی زیادی هم بهدست آوردهاند، حتی بعد از چند ماه زندانی شدن حاضر نیستند سکوت و عافیتطلبی در پیش بگیرند.
این حرکات اعتراضی بخصوص وقتی اهمیت مضاعف پیدا میکند که بخش دیگری از سینماگران – بهخصوص در صنوف تهیهکنندگان، پخش کنندگان و سینماداران – همسو با حکومت میکوشند وضعیت را عادی جلوه دهند تا منافع مادی و حرفهایشان تامین شود.
نتیجه این تفاوت عملکرد این دو طیف در بدنه سینمای ایران هرچه باشد، به نظر میرسد که کفه ترازو به نفع جریان منتقد حکومت سنگینی میکند و مقاومت بیسابقه سینماگران در برابر جمهوری اسلامی به یکی از مهمترین نشانههای تداوم جریان اعتراضی در ایران تبدیل شده است..