از زمان پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ناظران در تلاش بودهاند که آینده روابط آمریکا و روسیه را پیشبینی کنند.
بیشتر آنها معتقدند که شاهد بازگشت به یک سیاست سنتی آمریکا در قبال روسیه خواهیم بود و این به ضرر روسیه خواهد بود و احتمالا حتی به تنش بیشتر خواهد انجامید.
اما بعضی هم باور دارند که اگرچه دو کشور نخواهند توانست بر اختلافات بنیادین خود فائق آیند یا شبیه به دولت اول باراک اوباما تلاش کنند طرحی نو در روابطشان دراندازند، این احتمال هست که درباره حیطه محدودی از مسائل به توافق برسند.
تقریبا روشن است که دونالد ترامپ برای ولادیمیر پوتین حکم گوش شنوا یا حتی یک”دوست” در کاخ سفید را داشت. این اعتقاد تحلیلگر مورد احترام روابط خارجی روسیه، ولادیمیر فرولوف، است.
فرولوف روی وبسایت خبری مستقل ریپابلیک مینویسد: “ترامپ از پوتین خوشش میآمد و رهبر روسیه هم احساس متقابلی نسبت به او داشت.”
جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ، در کتابش از این هم فراتر رفت و ادعا کرد که پوتین، افسر سابق کا گ ب، میتوانست ترامپ را مانند موم در مشتش شکل دهد. ادعایی که کرملین فورا رد کرد.
فرولوف استدلال میکند که آنچه به ویژه به سود کرملین بود برچیده شدن نظام رهبری جهانی آمریکا به دست ترامپ و تضعیف ائتلافهای غربی بود که احتمال یک استراتژی هماهنگ غربی در برابر روسیه را کاهش میداد.
شاید این یکی از انگیزههای روسیه برای دخالت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ به سود ترامپ بوده باشد.
خصومت رسانههای دولتی
شاید تعجبی نداشته باشد که پوشش اخبار سیاسی آمریکا در رسانههای تحت کنترل کرملین به شدت علیه بایدن بوده است.
تلویزیون دولتی روسیه ادعاهای بی پایه تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر را بدون هیچ نقد و پرسشی تکرار کردهاند، و ادعاهای اثبات نشده درباره فساد پسر بایدن، هانتر، را هم با نگاه موافق پوشش دادهاند.
همچنین بایدن از نظر ذهنی ناسالم ترسیم شده است، و این براساس اشتباههایی که دیگران میگویند در واقع ناشی از لکنت زبان بایدن در جوانی او هستند.
این خط روایی بخشی از نگاه گستردهتر رسانههای کرملین به دموکراسی آمریکا و ارزشهای لیبرال دموکراتیک غربی به طور کلی است. این که آنها دچار نقایص و فساد و رو به زوال هستند. با وجود این، هدف از نشر چنین روایتی شاید تلاش برای جدا کردن مردم روسیه از جذابیت غرب باشد و نه لزوما منعکسکننده دقیق دیدگاه رهبری روسیه.
آنا آروتیونیان در مسکو تایمز مینویسد که موضع کرملین در انظار عمومی نباید به عنوان انعکاس نیات استراتژیک کرملین تعبیر شود.
برخی ناظران معتقدند در میان رهبران روسیه درباره فواید حمایت از ترامپ اتفاق نظر وجود ندارد و این که ریاست جمهوری او شاید بیشتر به زیانشان بوده باشد که به سودشان.
به ویژه واکنش در داخل آمریکا به ستایش ترامپ از پوتین و شواهد دخالت روسیه، در بعضی حیطهها حتی به سیاستهای سختگیرانهتر آمریکا در قبال روسیه انجامیده است.
عمده این پیامدها در قالب تحریمهای حتی بیشتر ظاهر شدهاند، که کنگره با وجود اکراه کاخ سفید تصویب کرده است و همچنین فشار روی پروژه نورد استریم ۲ روسیه برای ساخت خط لوله گاز به آلمان.
خود پوتین هم همزمان با ستایش از همکاریاش با ترامپ، اذعان کرده که حضورش در کاخ سفید نکات “منفی” هم در پی داشته و “همه” آن چیزی که انتظارش میرفت محقق نشده است.
جای امیدواری برای روسیه؟
تحلیلگر روسی تاتیانا استانووایا میگوید بر خلاف سال ۲۰۱۶، مایوس شدن از دولت ترامپ به رویکرد “واقعبینانه و عملگرایانه”تری در مسکو منجر شده، و این امیدواری که آمدن بایدن، اگرچه از بسیاری جهات ناخوشایند باشد، شاید دستکم باعث شود روسیه دیگر “گروگان” سیاست داخلی آمریکا نباشد.
استانووایا در وبسایت کارنگی مینویسد که بعد از دیدار ترامپ و پوتین در هلسینکی در سال ۲۰۱۸ و انتقادها از آنچه که رویکرد ستایشگرانه ترامپ نسبت به پوتین تعبیر شد، شمار مقامهای عالیرتبه روسیه که امیدوار بودند ترامپ به مسکو یک “توافق عالی” بدهد و روسیه را از انزوای بینالمللی خارج کند کمتر شد.
یک زمینه که به اعتقاد تحلیلگران توافق محدود بدون نیاز به بهبود بنیادین روابط امکان دارد مساله پیمان جدید کاهش سلاحهای استراتژیک (استارت نو) است که ۵ فوریه منقضی میشود. دو کشور در مورد تمدید این پیمان به توافق رسیدهاند.
ضربه به روایت کرملین
اما با وجود امکان همکاری دربعضی حیطهها، بسیاری معتقدند که زیان دولت بایدن برای کرملین همچنان بیشتر از سودش خواهد بود.
فرولوف در ریپابلیک مینویسد که شاید بزرگترین نگرانی روسیه این باشد که بایدن بتواند وحدت در دو سوی اقیانوس اطلس را دوباره برقرار کند و هماهنگی بیشتری در اقدامات علیه روسیه ایجاد کند.
او مینویسد: “این نه تنها لطمه به روایت اصلی سیاست خارجی روسیه مبنی بر زوال غرب خواهد بود، بلکه حاشیه مانور سیاست خارجی روسیه برای کاهش فشار غرب را هم به شدت کم میکند.”
الکسی کورتونوف، تحلیلگر سیاست خارجی طرفدار کرملین به این خطر اذعان میکند و معتقد است که “حتی ترمیم نسبی اتحاد بین دو سوی اطلس” ضربهای به پیشبینی مسکو مبنی بر “فرا رسیدن گریزناپذیر جهان پساغربی” خواهد بود و بهغرب “فرصتی دوباره” خواهد داد.
بایدن اشاره کرده که میخواهد اتحادهای خدشهدار شده آمریکا، به ویژه ناتو، را ترمیم کند همچنینگفته است که باید “هزینههای واقعی برای نقض اصول بینالمللی به روسیه تحمیل کرد و در کنار جامعه مدنی روسیه ایستاد که بارها شجاعانه در برابر نظام خودکامه فاسد ولادیمیر پوتین مقاومت کرده است»”
ودر واکنش، معاون وزیر خارجه روسیه، سرگی ریابکوف، خواستار یک سیاست دو خطی شده است: از یک سو “مهار کامل آمریکا” و از سوی دیگر “گفتگوی گزینشی درباره تنها آن موضوعهایی که منافع ما ایجاب میکنند”.
اما فرولوف معتقد است که مشکل مسکو تنها این نیست که روابط دو کشور که همین حالا هم خیلی بد هستند شاید بدتر هم بشود، بلکه این که دولت جدید شاید “روابط را به دو سه موضوع کم اهمیت محدود کند”.
به اعتقاد فرولوف، این تلاشهای مسکو را که از سال ۲۰۱۴ میخواهد ثابت کند نادیده گرفتن روسیه خطرناک است خنثی خواهد کرد و روسیه وسوسه خواهد شد در نقاط مختلف جهان برای دولت جدید دردسر درست کند تا نفوذ و اهمیت روسیه را نشان دهد.
با وجود این، فرولوف معتقد است که احتمالا دولت جدید فورا تحریم وضع نخواهد کرد، بلکه نظام موجود تحریمها را بهبود خواهد داد تا از “گامهای غیردوستانه” آینده مسکو بهتر پیشگیری کند.
خطرهای بالقوه
بسیاری از این پیشبینیها، شاید دستخوش رویدادهای سریع و باطلشوند، به خصوص در سیاست داخلی روسیه، جایی که بسیاری ناظران معتقدند کرملین هراس اغراقآمیزی از دخالت مخفی غرب زیرنقاب اپوزیسیون مشروع دارد
کرملین رهبر سرشناس مخالفان، الکسی ناوالنی، را زندانی کرده و او هم ویدیویی روی یوتیوب منتشر کرده که در آن پوتین به عنوان کانون یک شبکه فساد تصویر میشود.
روز ۲۱ ژانویه، کاخ سفید بایدن گفت که او به جامعه اطلاعاتی آمریکا دستور داده درباره مسمومیت مشکوک ناوالنی به دست کرملین، و همچنین اتهام دخالت روسیه در انتخابات و گزارش هک گسترده اخیر پایگاههای دادههای دولت آمریکا تحقیق کند.
استانووایا اگرچه محتاطانه خوشبین است، در مقالهاش برای وبسایت کارنگی هشدار میدهد که گروههایی در طبقه نخبگان روسیه که تا اینجا در حاشیه بودهاند دارند در کرملین قویتر میشوند.
او میگوید اینها به ویژه در ردههای بالای امنیتی معتقدند که “هرچه روابط با آمریکا بدتر باشد، سیاست محافظهکارانه و سرکوبگرانه در داخل روسیه، و در نتیجه افزایش قدرت آنها، توجیه بیشتری خواهد داشت.”
استانووایا میگوید: “جدیتر شدن رویارویی با غرب به ویژه در پیمسموم شدن آلکسی ناوالنی به این بخش از قشر نخبگان مهمات بیشتری میدهد