نشستن مجدد بر مسند معاون اولی ریاستجمهوری پس از ۲۳ سال، محمدرضا عارف را به مسنترین معاون اول ریاستجمهوری در تاریخ حکومت ایران تبدیل کرد.
مسعود پزشکیان در حکمی محمدرضا عارف را بهعنوان معاون اول دولت چهاردهم منصوب کرد و این چهره اصلاحطلب محافظهکار، پس از دولت دوم اصلاحات، بار دیگر در دولت مسعود پزشکیان مسئولیت معاون اولی را بر عهده گر
عارف را در سیاست ایران به چهرهای محافظهکار با مشی اصلاحطلب و میانهرو میشناسند که حواشی دوران حضورش در عرصه مدیریت، سبب شده است برای برخی از حامیان پزشکیان انتخابی ناامیدکننده باشد.
رابطه خوب عارف با علی خامنهای حتی در دورههایی که تنش میان اصلاحطلبان با هسته سخت قدرت بالا گرفت، نشان میدهد این انتخاب با هدف تعمیق رابطه پزشکیان و خامنهای به مجموعه دولت صورت گرفته است.
انتخاب عارف ۷۲ ساله درعین حال اولین خلف وعده پزشکیان هم محسوب میشود، زیرا او وعده داده بود که دولتی جوان تشکیل میدهد.
اولین حضور جدی عارف در عرصه سیاست تصدی سمت قائممقامی وزارت فرهنگ و آموزش عالی در دولت میرحسین موسوی بود. مردی که بعدتر در سال ۱۳۷۳ در مسند ریاست دانشگاه تهران قرار گرفت و بهزعم منتقدانش، تلاش کرد از سطح پویایی سیاسی دانشجویان بکاهد.
البته در دوره مدیریت او بخشی از فعالان دانشجویی منتقد هاشمی رفسنجانی، در قالب بسیج دانشجویی انسجام تشکیلاتی پیدا کردند.
عارف در دولت اول خاتمی وزیر پست، تلگراف و تلفن شد؛ سمتی که مطابق الگوی رفتاری او، در دولتی که اکثر وزرایش با موج خواستههای توسعه سیاسی جامعه همراهی میکردند، سمتی کمحاشیه بود.
رویکرد محافظهکارانه عارف همزمان با انتخاب مجدد خاتمی در انتخابات سال ۱۳۸۰ او را به صندلی معاون اولی دولت رساند. گفته میشود علی خامنهای با معاون اولی عارف موافق بود؛ زیرا اعتقاد داشت او میتواند از تنش در روابط دولت با رهبر جمهوری اسلامی و ارکان آن مانند سپاه پاسداران و روحانیون منتقد بکاهد.
عارف در دولت دوم خاتمی، نیرویی سیاسی بود که رئیس دولت را از تقابل بیشتر با هسته سخت قدرت بر حذر داشت و اجازه نداد در موضوعهایی مانند تحصن نمایندگان مجلس ششم، پیشنهاد ممانعت از برگزاری انتخابات مجلس هفتم، در اعتراض به شورای نگهبان، اجرا شود.
عارف همواره خود را مقید به اصلاحطلبی درون نظام و دفاع از ارزشها و آرمانها و اجرای کامل قانون اساسی معرفی کرده است. او در یکی از مصاحبههایش بهصراحت گفت که نگاه اصلاحطلبی را میانهروی و اعتدال میداند و معتقد است در منش اصلاحطلبان، هیچگاه روش رودررویی با نظام وجود نداشته است.
روحیه میانهرو عارف سبب شد پس از پیروزی احمدینژاد شایعه شود شاید با توصیه رهبر جمهوری اسلامی، در سمت معاون اولی ابقا شود.
او سال ۱۳۸۶ پس از رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان در انتخابات مجلس، در اعتراض به شورای نگهبان، از نامزدی در انتخابات انصراف داد.
صادق زیباکلام در زمان نامزدی عارف برای انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ گفته بود اگر اصولگرایان روزی بخواهند به نامزدی از دل بدنه اصلاحات تن دهند، آن گزینه فردی مانند عارف خواهد بود.
شاید به دلیل انفعال معنادار عارف در جریان وقایع سال ۱۳۸۸ بود که این چهره نزدیک به محمد خاتمی توانست از فیلتر شورای نگهبان بگذرد و در انتخابات سال ۱۳۹۲ نامزد شود؛ گزینهای که در قیاس با حسن روحانی وجههای اصلاحطلبتر داشت اما با وجود نارضایتی، به اصرار محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی، ناچار به انصراف شد تا روحانی پیروز انتخابات شود.
اهمیت کنارهگیری عارف در پیروزی روحانی دلیلی بود که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با محوریت و سر فهرستی او در عرصه رقابتهای سال ۱۳۹۴ مجلس شورای اسلامی قدم بگذارند. پیروزی لیست موسوم به «امید» این تصور را ایجاد کرد که عارف به ریاست مجلس خواهد رسید اما ضعف مدیریت تشکیلاتی عارف و انفعال او نهتنها شانس ریاست مجلس را از اصلاحطلبان گرفت که طی دوره حضور عارف در مجلس دهم، با وجود نقش کلیدی رهبری فراکسیون امید، به «آقای سکوت» مشهور شد.
ناتوانی عارف از انسجام بخشیدن به ظرفیت اصلاحطلبان در مجلس، بهزعم منتقدانش نتیجه تبعیت او از علی خامنهای در تقابل با دولت حسن روحانی بود.
عارف در مجلس دهم همان نقش ترمز اصلاحات را که در دولت هشتم برعهده داشت، تکرار کرد و مقصر شکست بسیاری از ایدههای اصلاحطلبان شناخته شد.
حواشی عارف تنها به رویکرد محافظهکارانهاش محدود نیست. مصاحبه حمیدرضا عارف، فرزند معاون اول فعلی مسعود پزشکیان، موجی از حملات را متوجه مردی کرد که در دوره فعالیت سیاسیاش تلاش داشت دوراز حاشیه بماند. فرزند عارف در آن مصاحبه خود را صاحب «ژن خوب» معرفی کرد که آن را از پدر و مادرش به ارث برده است.
حمیدرضا عارف گفته بود: «هر کسی که توانایی داشته و به نقطهای رسیده، حتما استعدادهایی در وجودش بوده است. بالاخره وراثت تاثیر دارد، ژن وجود دارد. پدر و مادر من هر دو جزو شاگرداولهای کنکور در کشور بودند، مادر من رتبه ۱۵ کنکور را داشت؛ این ژن منتقل میشود.»
تحصیل فرزند عارف در آمریکا دیگر حاشیه این چهره است. همچنین نقش حمیدرضا عارف در وارد کردن شرکت ام.تی.ان آفریقای جنوبی که پایهگذار اپراتور ایرانسل در شبکه مخابرات بود، از جمله مواردی است که بهزعم مخالفان عارف، ردپای رانت فرزندان مسئولان در آن دیده میشود.
ورود این شرکت به مزایده ایجاد اپراتور جدید تلفن همراه زمانی صورت گرفت که فرزند ۲۵ ساله عارف مسئولیت قرارداد با شرکت آفریقای جنوبی را بر عهده داشت. مشخص نیست شرکت پسر عارف که طرف ایرانی این قرارداد بود، با چه سرمایه و رابطهای اجرای چنین قراردادی را بر عهده گرفت.
در دولت احمدینژاد، با کنار زدن این مجموعه و شکلگیری ایرانسل با سیاستی متفاوت، دست حمیدرضا عارف از این قرارداد کوتاه شد.
ادعای فساد فرزند عارف زمانی بار دیگر مطرح شد که یوسف سالوجی، سفیر سابق جمهوری اسلامی در آفریقای جنوبی، که قبلا به دریافت رشوه در ارتباط با مجوز فعالیت شرکت مخابراتی ام.تی.ان در ایران متهم شده بود، بازداشت شد.
بازداشت یکی از افراد مرتبط با این قرارداد این فرصت را در اختیار اصولگرایان مخالف عارف گذاشت تا بررسی نقش حمیدرضا عارف در این پرونده را خواستار شوند. این درخواست تا امروز تحت بررسی قضایی قرار نگرفته است.
حالا مردی که طی چهار دهه گذشته در همه مسئولیتهای اجرایی خود تلاش کرده میانهرو باشد، امروز دوباره بر مسند معاونت اول دولت نشسته است.
انتخاب عارف باب میل حامیان پزشکیان نیست، ولی میتوان این انتخاب را گام اول تعامل و تبعیت پزشکیان از علی خامنهای دانست.