روزنامه اعتماد در شماره روز پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت، خبر داده است که طی هفت روز گذشته، چهار کودک در استانهای سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی در ایران، به علت «محرومیت و سهلانگاری مسئولان»، جان خود را از دست دادهاند.
جان باختن پرشمار کودکان در استانهای کمبرخوردار ایران بهدلیل نبود امکانات حفاظتی و محیطی امن برای بازی کودکان، یا بهدلیل نبود سرویس مدارس که کودکان را به طی کردن جادههای خطرناک با پای پیاده مجبور میکند، به معضلی مهم برای شهروندان در این استانها بدل شده است.
بخشدار پلان از توابع چابهار در سیستان و بلوچستان، شهریور سال گذشته اعلام کرده بود که طی ۱۱ سال اخیر، ۴۱ نفر از کودکان و نوجوانان در روستاهای مختلف چابهار و دشتیاری، حین بازی، تهیه آب یا گذراندن اوقات فراغت در هوتگها (گودالهای کندهشده برای جمعآوری آب باران) غرق شده و جان باختهاند.
همچنین خبرنگار روزنامه اعتماد در گزارش تازه خود میگوید که از ابتدای سال جاری تاكنون دستكم هفت كودك به علت محروميت و سهلانگاری مسئولان جمهوری اسلامی، فوت شدهاند.
بهاره شبانكارئيان نوشته است: «چهارشنبه بیستم ارديبهشتماه امسال، بهزاد و پيمان وليلو، دانشآموزان كلاس پنجم اهل روستای پنجرلو، بر اثر واژگونی نيسان در جاده بورالان از توابع شهرستان ماكو در آذربايجان غربی، جان خود را از دست دادند. در اين سانحه دو دانشآموز ديگر هم بهشدت زخمی میشوند. اين حادثه تلخ به علت نبود سرويس مدرسه و امكانات لازم رخ داده است. يكی از مسئولان اين منطقه برای اعتماد شرح داد كه دانشآموزان اين منطقه هر روز كنار جاده میايستند تا بهصورت شانسی يكی آنها را سوار كند و به روستایشان برساند.»
این درحالی است که نظام جمهوری اسلامی در سال جاری نیز مانند سالهای گذشته، بودجه نهادهای حکومتی، نظامی و مذهبی مانند موسسات حوزوی در قم، نهادهای زیرمجموعه سپاه پاسداران یا سازمانهای تبلیغاتی را بین ۷۰ تا ۳۴۰ درصد افزایش داده است، اما بودجه اندک مدارس دولتی، به بهانه «کمبود بودجه» و با افزایش صفر، با ۳۰ درصد کاهش روبرو شدهاند.
در ادامه این گزارش آمده است که روز یکشنبه ۲۴ اردیبهشت نيز دو كودك بلوچ به نامهای عبدالله و مروان ابراهيمی، در رودخانه شكرجنگل در شهرستان راسك واقع در سيستان و بلوچستان غرق شدهاند و اين حادثه غمانگيز نيز بهدليل قطعی آب مورد نياز روستای شكرجنگل رخ داده است. اسد رئیسیپور، دهيار روستای شكرجنگل، در مورد اين حادثه به اعتماد گفت:«بيش از يك ماه است آب اين روستا قطع شده و پمپ آب خراب است. چندين بار به مسئولان مربوطه موضوع را گفتهايم، اما اعتنایی نكردند. پدر اين دو كودك هم از اداره آبوفاضلاب شكايت كرده است.»
طبق آمارهای رسمی منتشرشده در ایران، بيش از ۲۶ ميليون شهروند در مناطق محرومی که امکانات اولیه شهری برای زندگی ندارند، به سر میبرند.
اعتماد نوشت: «در اهواز چاههای فاضلاب سرپوش ندارند و دهها كودک در آنها سقوط میكنند و جان میدهند. در سيستان و بلوچستان دهها كودک در رودخانه و هوتگها میافتند و غرق میشوند. در مناطق محروم ديگر هم به دلايلی همچون نبود سرويس مدرسه، جان کودکان به خطر میافتد و كشته میشوند. بررسیهای اعتماد نشان میدهد از ابتدای سال جاری تاكنون دستكم هفت كودك بهخاطر فقر و سهلانگاری مسئولان، جان خود را از دست دادهاند.
در آخرین موارد، دهم فروردينماه امسال، كودكي هشت ساله هنگام بازی در پارك شهدا در اهواز، بهخاطر نبود سرپوش چاههای فاضلاب در یکی از همین چاهها سقوط کرد و جانش را از دست داد. هفدهم فروردين نیز دانشآموزی ۹ ساله در روستای جنبهدراز در بخش احمدآباد استان خراسان رضوی بهخاطر سهلانگاری مدير مدرسه، سرش ميان نردههای پنجره كلاس گير کرد و خفه شد. خبرنگاران محلی گفتند این مدرسه از حفاظهای استاندارد برخوردار نبوده است.
در ادامه و در تاریخ اول اردیبهشتماه امسال، كودكی سه ساله در اهواز بهخاطرسهلانگاری شركت آبفا، به داخل چاه فاضلاب سقوط کرد و جان خود را از دست داد. اکنون نیز به فاصله چند روز، چهار كودك در استانهای سيستان و بلوچستان و آذربايجان غربی، جانشان را از دست دادهاند.
پدر بهزاد ولیلو که عموی پیمان است و هر دو کودک در جاده بورالان در استان آذربايجان غربی کشته شدهاند، به خبرنگار اعتماد گفته است: «بهزاد پسر من بود و پيمان برادرزادهام. هر دو كلاس پنجم بودند. ما عشاير هستيم و هيچ امكاناتی نداريم. بچههای ما هر روز تا مدرسه بايد ۲۰ تا ۳۰ دقيقه را پیاده طی كنند تا به مدرسه يا خانه برسند. روز حادثه، پدر، عمو و پسرعمويم به همراه بچهها در نيسان بودند تا به روستا برسند، ولی ناگهان ماشينشان چپ میكند. پسرعمو، پدر و پسرم كشته میشوند. دو برادرزاده ديگرم هم دست و پایشان شكسته است.»
او در ادامه ميگويد: «چندين سال پيش هم در همين جاده بر اثر تصادف، دو، سه دانشآموز كشته شدند. بچههای روستا سرويس مدرسه ندارند. اين مدرسه را هم تازه درست كردهاند. اسمش هم مدرسه پربركت است. قبلا اسمش عمرمختار بود. بچهها هر روز كنار جاده میايستند يا تراكتور میآيد يا موتور میآيد يا كاميون میآيد يا پيكان میآيد… با اينها به مدرسه میروند و برمیگردند. ما هيچ امكاناتی نداريم و در منطقهای محروم زندگی میكنيم. مسئولان نه جاده را درست میكنند، نه سرويس مدرسه برای بچهها میگذارند و اين قضيه همينطور ادامه دارد.»
در این شرایط، به نظر میرسد تنها پس از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی است که اولویت ردیف بودجههای دولتی، بهجای گروههای شبهنظامی در کشورهای عربی و موسسات مذهبی و عقیدتی، به سمت مناطق کمبرخوردار ایران و به منظور آموزش و بهداشت رایگان برای همه شهروندان و کودکان ایران، تغییر جهت خواهد داد.