سایت کلمه منسوب به نزدیکان میرحسین موسوی، سیاستمدار ایرانی که بیشتر از یک دهه است در حبس خانگی قرار دارد میگوید او در نوشتهای تازه «درباره جانشینی موروثی رهبری» هشدار داده است.
آقای موسوی با اشاره به سخنانی از جمله اینکه «پس از مرگ رهبری، فرزندش رهبری شیعیان را به دست میگیرد» نوشت «۱۳ سال است که اخبار این توطئه شنیده میشود. اگر به راستی در پی آن نیستند چرا یک بار چنین نیتی را تکذیب نمیکنند؟»
اشاره آقای موسوی به مطرح شدن نام مجتبی خامنهای، فرزند آیتالله علی خامنهای رهبر ۸۲ ساله جمهوری اسلامی است که در برخی از محافل سیاسی از او به عنوان جانشین احتمالی پدرش یاد شده است.
وبسایت کلمه گزارش داده که آقای موسوی این جملات را در پیشگفتاری «بر نسخه عربی مجموعه بیانیههای خود» نوشته است.
بنابر این گزارش، در این پیشگفتار آقای موسوی «روایت و تحلیلی از آنچه در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در ایران» رخ داد، نوشته است.
آقای موسوی در ادامه هشدار خود درباره جانشین ولی فقیه و رهبری جمهوری اسلامی نوشته است «زبانشان لال، مگر سلسلههای ۲۵۰۰ ساله بازگشتهاند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد؟»
میرحسین موسوی نامزد انتخابات سال ۱۳۸۸بود. در پی اعتراض گسترده به نتایج این انتخابات، او سرانجام از بهمن سال ۱۳۸۹، به همراه همسرش زهرا رهنورد در حبس خانگی قرار گرفت .
مجتبی خامنهای و گمانهزنیها درباره نقش او
مجتبی خامنهای ۵۲ سال سن دارد و در این سالها بارها گمانهزنیهایی درباره نقش او بعد از مرگ آیتالله خامنهای منتشر شده است.
گفته میشود از میان فرزندان علی خامنهای مجتبی، پسر دوم او، سیاسی ترین آنهاست. او داماد غلامعلی حداد عادل، رئیس سابق مجلس ایران است. مجتبی خامنهای به جنگ رفته و در چند عملیات هم شرکت کرده و ارتباطی نزدیک با بسیج و سپاه دارد.
نام او به ویژه پس از آن بر سر زبانها افتاد که مهدی کروبی در نامهای اعتراضی به آیتالله خامنهای گفت که مجتبی خامنهای در پیروزی محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ «نقشی موثر» داشته است.
آقای کروبی در نامه خود نوشت: «اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما – آقا سید مجتبی – از یکی از کاندیداها منتشر شد… این خبرها در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها -که سه روز قبل از انتخابات ناگهان شانس او افزایش پیدا کرد- و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. شما به خوبی می دانید که دخالتهای نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سالهای گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است.»
در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ هم مخالفان، مجتبی خامنهای را متهم به تقلب در انتخابات کردند. در تظاهرات معترضان شعارهای تندی علیه او سر داده شد.
در سالهای اخیر نیز گزارشهایی غیر رسمی در برخی رسانهها منتشر شد که به دلیل وضعیت جسمی آیتالله خامنهای، قدرت او و مسئولیت اداره بیت رهبری به فرزندش مجتبی خامنهای «منتقل» شده است.
رهبر جمهوری اسلامی ایران قدرت قانونی و رسمی قابلملاحظهای دارد. اما در عین حال او معاونی ندارد که در صورت بیماری – دستکم به شکل موقت – اختیارات و مسئولیتهای وسیع او را به عهده بگیرد.
بر اساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی، اگر رهبر نتواند به وظایفش عمل کند، با تصمیم مجلس خبرگان از مقامش عزل میشود و همین مجلس موظف است که رهبر بعدی را انتخاب کند.
تا زمان انتخاب رهبر جدید، «شورایی مرکب از رئیسجمهور، رئیس قوه قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام» همه وظایف رهبر را بر عهده میگیرند.
انتقاد موسوی از دخالت ایران در منطقه: «سردار بیافتخار»
در بخش دیگری از این نوشتار، آقای موسوی با اشاره به اعتراضات عاشورای ۸۸ و «استخدام اوباش بدسیرت برای قمهکش کردن جوانان مردم» نوشت «سزای آن سردار بیافتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود».
به نظر میرسد اشاره میرحسین موسوی به سرتیپ حسین همدانی است که در سوریه کشته شد.
حسین همدانی در زمان اعتراضات نسبت به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، فرماندهی سپاه محمد رسولالله، ماموریت حفظ امنیت تهران را برعهده داشت.
گفته میشود که او نقشی مهم در برخورد با معترضان در جریان تظاهرات روز عاشورا و پس از آن در تهران ایفا کرد.
سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ در پی تغییر ساختار در سپاه پاسداران و تشکیل سپاههای استانی در سال ۱۳۸۷ از ادغام لشکر محمد رسول الله و نیروی مقاومت بسیج تهران بزرگ تشکیل شده و در جریان اعتراضهای خیابانی پس از انتخابات به مقابله با معترضان در تهران پرداخت و شبهنظامیان بسیجی که در کنار ماموران نیروی انتظامی در مقابله با معترضان در تظاهرات تهران شرکت داشتند تحت فرماندهی این یگان بودند.
حسین همدانی در گفتگویی به صراحت درباره چگونگی برخورد با معترضان و استفاده از افراد شبهنظامی گفته بود «۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در منزلشان کنترل میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم».
میرحسین موسوی در مقدمه خود بر ترجمه عربی بیانیههایش در سال ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، سرنوشت این فرد را «عبرتی برای بازماندگان» توصیف کرد تا «دریابند که خودکامه در ازای طعمهای که پیشپایشان میاندازد همه چیز آنان را مطالبه میکند».
میرحسین موسوی در گفتههای خود با انتقاد تند از دخالتهای ایران در منطقه، این سیاستها را «کجروی» خواند.
او نوشت «میلیونها مهاجر و صدها هزار کشته در سوریه، بدنامى حزبالله لبنان، پیدایش داعش، جنگهاى قومى و قبیلهاى در یمن و گرایش کشورهاى عربى به پیوند با اسرائیل و شعار هلال شیعى»، شاهدی بر«شوم بودن نیات این کجروى» است.