مناسبت ولنتاین یا روز عشاق علاوه بر اینکه فرصتی برای ابراز مهر و علاقه است، در بسیاری از نقاط دنیا کارکرد تجاری، اجتماعی و فرهنگی هم دارد اما در ایران که جشن گرفتن ولنتاین از سالهای میانی دهه ۱۳۸۰ آغاز شد، این جشن افزون بر جنبههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، به فرصتی فراگیر برای مبارزه سیاسی با باورها و ارزشهای برآمده از نظام سلطه در جمهوری اسلامی نیز تبدیل شده است.
پیشینه پیدایش افسانه ولنتاین
درباره پیشینه روز ولنتاین که از آن با عنوان «جشن عشق و علاقه» هم یاد میکنند، روایتها و افسانههای گوناگونی وجود دارد اما مهمترین آن افسانهای از روم باستان درباره کشیشی به نام ولنتین است. بر اساس این روایت، کشیش ولنتین در قرن سوم میلادی به این دلیل که سربازان جوان را به عقد معشوق درمیآورد، به دستور امپراتور روم کشته شد.
افسانه دیگری هم درباره کشیش دیگری به نام سنت ولنتاین (ولنتاین قدیس) وجود دارد که میگوید او کشیشی بود که به دلیل نامههای عاشقانهاش برای یک زن جوان شهرت یافت. بر اساس این روایت، نماد عشقورزی ولنتاین پس از آن به وجود آمد.
بر اساس افسانه سوم، نیز رومیها در نیمه ماه فوریه جشنی به نام «لوپرکالیا» برگزار میکردند که برای آنان به معنای شروع بهار بود. رومیها این روز را نماد عشق و باروری میدانستند. این جشن به دلیل همزمانی با مناسبت ازدواج زئوس و هرا در افسانههای آن دوران، برای مردم آتن اهمیت مضاعف داشت و آنان به این مناسبت جشن بزرگداشت خدای باروری را برگزار میکردند که آداب و رسوم خاصی هم داشت. گفته میشود بعدها کلیسا این مراسم را به مناسبتهای مرتبط با عیسی مسیح پیوند داد. برخی تاریخنگاران نیز میگویند که در پایان قرن پنجم میلادی، پاپ ژلازیوس اول چهاردهم فوریه را رسما به نام «ولنتاین» نامگذاری کرد.
با در نظر گرفتن روایتها و افسانههای مختلفی که درباره پیشینه روز ولنتاین وجود دارد، هنوز هم نمیتوان به یقین گفت که این روز چرا و به چه مناسبت به اظهار عشق و پاسداری از مهر و علاقه اختصاص یافته است. حتی برخی تاریخنگاران درباره افسانههای مرتبط با سنتولنتاین هم تردید دارند؛ اما انگیزه نامگذاری این روز دیگر آنقدر اهمیت ندارد که اینک برگزاری آن و کارکردهای تجاری، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی آن اهمیت یافته است.
ولنتاین حالا دیگر تنها در کشورهایی با جمعیت اکثرا مسیحی رواج ندارد و به لطف اختصاص یافتنش به عشق و مهرورزی، از مرزهای جغرافیایی عبور کرده و سرتاسر دنیا را درنوردیده و به یکی از مهمترین مناسبتهای جهانی تبدیل شده است. در این روز، عشاق در سراسر دنیا به کسی که دوستش دارند، کارت تبریک، گل، شکلات یا هدیههای هیجانانگیز میدهند. رنگ بیشتر این هدیهها نیز قرمز است تا پیوند بیرونی با قلب و مهرورزی را تداعی کند
ولنتاین در ایران
یکی از مهمترین دلایل رواج فزاینده پدیده ولنتاین در کشورهای غیرمسیحی روند جهانی شدن بود که در موضوعها و مناسبتهای دیگر نیز نمادها و نشانههای آن دیده میشود. گسترش راههای ارتباطی و حذف فاصلهها به لطف اینترنت و شبکههای اجتماعی، زمینه ورود مناسبتهایی مانند ولنتاین و هالووین را به ایران نیز فراهم کرد؛ هرچند ولنتاین زودتر از هالووین به ایران رسید و خیلی سریعتر در میان اقشار مختلف رواج یافت.
اواسط دهه ۸۰ خورشیدی بود که جشن ولنتاین در میان برخی اقشار ایران بهویژه جوانان نواندیش جامعه، پا گرفت و در کمتر از یک دهه، به یکی از مهمترین مناسبتها برای دختران و پسران نوجوان و جوان ایرانی تبدیل شد. حالا دیگر تهیه هدیه ولنتاین برای معشوق به یکی از دغدغههای جدی جوانان تبدیل شده است و انبوه خرسهای قرمز بزرگ و کوچک، جعبههای شکلات و هدیههای رنگارنگ پشت ویترین فروشگاهها در روزهای منتهی به ولنتاین هم نشان میدهد که تجارت ولنتاین در ایران نیز مانند دیگر کشورها رونق دارد.
تقریبا از همان نخستین سالهای ورود ولنتاین به ایران، تلاشها برای ممانعت از رواج این پدیده وارداتی آغاز شد. از طرفی، برخی ایراندوستان ضمن یادآوری مناسبت مشابه در ایران باستان، کوشیدند مناسبت دوست داشتن و باروری در ایران باستان را پررنگ کنند و در سوی دیگر، جمهوری اسلامی با ادعای «مبارزه با تهاجم فرهنگی»، علیه این روز و برگزارکنندگان آن شمشیر را از رو بست.
ایزدبانوی مهر در ایران باستان
در تقویم ملی ایران، روز ۲۹ بهمن به نام «سپندارمذگان» یا روز مهرورزی و عشق شهرت دارد. پیشینه این مناسبت به ایران باستان بازمیگردد. بر اساس روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، از نظر ایرانیان پنجم اسفند روز بزرگداشت زن و زمین بود و ازآنجا که در پنجمین روز از ماه اسفند برگزار میشد، سپندارمذگان نام داشت.
جشن سپندازمذگان در ایران باستان با آداب و رسوم ویژهای برگزار میشد. در این روز رسم بود که مردان به زنان هدیه بدهند، میان عشاق پیوند برقرار میشد و بسیاری درگیریها و اختلافهای بین قبیلهای پایان مییافت.
این مناسبت پس از اسلام و بعد از اینکه عمر خیام در تقویم جدید ایران، شش ماه نخست سال را ۳۱ روزه کرد، شش روز عقب رفت و به ۲۹ بهمن منتقل شد. این روز نماد عشق، مهرورزی و باروری در ایران باستان است.
ایرانیان علاوه بر سپندارمذگان مناسبت دیگری نیز در ارتباط با مهرورزی دارند و آن جشن مهرگان است که نیمه ماه مهر برگزار میشود. این جشن که آغاز آن را به فریدون نسبت دادهاند، مانند نوروز باستانی ایران، جشن اعتدال کیهانی است و به نام «نوروز پاییزی» نیز نامیده میشود. از نظر ایرانیان، ماه مهر نماد فروغ و روشنایی بود و شانزدهمین روز از این ماه به عنوان بخشی از جشن مهرگان به نام «مهر» شهرت داشت و مناسبتی برای تجلیل از مهرورزی بود.
بهرغم اینکه ایرانیان علاقهمند به تاریخ ملی و باستانی بسیار تلاش کردند تا در برابر پدیده وارداتی ولنتاین مناسبتهای مهرگان و سپندازمذگان را پررنگ کنند و به آنها جلوهای مدرن ببخشند، تلاش آنها دستکم تا امروز آنچنان که باید فراگیر نشد.
فرصتی برای نافرمانی مدنی
اینکه نوجوانان و جوانان ایران به برگزاری مناسبتهای باستانی ایران رغبت زیادی نشان ندادند و به کارزار ولنتاین در سراسر دنیا پیوستند، علاوه بر قدرت فرایند جهانی شدن، در عوامل دیگری نیز ریشه دارد. یکی از این دلایل، نظام آموزشی جمهوری اسلامی است که در آن، آموزش و پرورش میکوشد در خلال سالهای تحصیلی دانشآموزان، هویت تاریخی و ملی آنان را بهشکلی سازمانیافته خدشهدار کند.
دلیل دیگر نیز به معنا و مفهوم جشنهای مهرگان و سپندارمذگان بازمیگشت که با مفهوم کلی ولنتاین متفاوت است. به گفته ابوالقاسم اسماعیلپور، اسطورهشناس، سپندارمذ در اساطیر ایران دختر هورمزد و ایزدبانوی زمین، کشاورزی و باروری بود و فرشته عشق نیز نامیده میشد اما نمیتوان آن را جایگزین ولنتاین کرد؛ زیرا ولنتاین صرفا به عشق مربوط است در حالی که سپندارمذ با الهه مادر و ايزدبانوی زمين گره میخورد و نماد زایش در آن برجسته است. مهرگان نیز که به نمایندگی از ایزدبانوی مهر روشنایی را نوید میدهد، ماموریت حذف اهریمن را برعهده دارد.
اینکه تلاشها برای جایگزینی این مناسبتها با ولنتاین در ایران ناکام ماند، علاوه بر ماهیت این مناسبتها، میتواند یک دلیل عمده دیگر نیز داشته باشد و آن تقابل فکری نوجوانان و جوانان ایران با ایدئولوژی تحمیلی جمهوری اسلامی است. به طوری که این مناسبت در ایران به نوعی مخالفت آشکار با حکومت تبدیل شده است.
تلاش نافرجام حاکمیت برای حذف ولنتاین
نهادها و سازمانهای حکومتی دستکم در یک دهه اخیر برای ممانعت از برگزاری جشن ولنتاین به دستاویزهای مختلفی متوسل شدند اما نه بخشنامههای مختلف نیروی انتظامی به اصناف برای جلوگیری از فروش هدایای ولنتاین و نه تهدیدهای امنیتی برگزارکنندگان این جشن، هیچیک کارساز نبودند و ولنتاین بهسرعت به مهمترین مناسبت برای نوجوانان ایرانی تبدیل شد و بازار کالاهای تجاری آن نیز مانند دیگر نقاط دنیا رونق یافت.
ولنتاین از آنجا که به یکی از نیازهای براوردهنشده نوجوانان و جوانان ایرانی پاسخ میداد، خودآگاه یا ناخودآگاه به عرصهای برای مقابله با تهاجم فکری حاکمیت تبدیل شد و ایرانیان در یک نافرمانی گسترده، با برگزاری این جشن مقابل جمهوری اسلامی صفآرایی کردند.
صبا آلاله، روانتحلیلگر سیاسی و اجتماعی، این نافرمانی مدنی نوجوانان و جوانان ایرانی در برابر حکومت را نوعی «سازوکار جبرانی» مینامد. او به ایندیپندنت فارسی گفت: «نیاز به عشق از نظر روانی یکی از نیازهای اساسی و حق هر انسان است و چنانچه یک نظام سلطهگر این حق و نیاز را از کسی سلب کند، ممکن است آن فرد بخواهد با یکسری رفتارها و اقدامهای جایگزین این نیازش را براورده کند.»
به گفته این روانشناس، جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته به روشهای مختلف با دوست داشتن و دوست داشته شدن مخالفت کرد و حق برگزاری و پاسداشت مناسبتهای مرتبط با آنان را از مردم گرفت. در مقابل، مردم هم با سازوکار دفاعی جابهجایی درصدد برآمدند تا آنچه را حکومت از آنان گرفته است، به روشهای دیگری به دست بیاورند؛ بنابراین نافرمانی مدنی در برابر حاکمیت را آغاز کردند.
صبا آلاله در تحلیل ناکام ماندن تلاشها برای پررنگ کردن مناسبتهای ملی ایران، توضیح داد: «همه ما انسانها نیاز داریم واکنشهای روانی همتراز با هویت ملی و تاریخی خود داشته باشیم اما جمهوری اسلامی هویت ملی و تاریخی نوجوانان و جوانان ایرانی را مخدوش و به جای آن ارزشها و باورهای خود را به آنان تحمیل کرده است. از آنجا که نظام ارزشی حاکمیت با هویت ملی ایران منافات دارد، ایرانیان بهطور غریزی برای جبران خلا ایجادشده، به هنجارهایی متوسل میشوند که از نظر جمهوری اسلامی خط قرمز و ممنوعه است ولی نیاز مخاطبان را که بیشتر قشر نوجوان و جواناند، پاسخ میدهد. از طرفی دیگر، مردمی را که از نافرمانی مدنی به عنوان ابزاری برای مبارزه با نظام سلطه استفاده میکنند، در برابر حکومت قرار میدهد.»
پیشتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران، نیز با تاکید بر بیسرانجام بودن اقدام حکومت در جلوگیری از برگزاری مناسبتهایی مانند ولنتاین به دیدهبان ایران گفته بود: «همه میدانیم که مخالفت و ممانعت از انجام دادن کاری باعث مداومت و اصرار مردم بر عملی کردن آن کار میشود؛ این موضوع در مورد روز ولنتاین نیز صدق میکند.»