مرسده شاهین کار، از زنان معترض ایران که بینایی چشم راست خود را در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران از دست داده در گفتوگو با سایت پارلمان اروپا گفت که از تصمیم تهران برای ممنوعالخروج کردن خانواده مهسا امینی «خشمگین» شده است.
او در این مصاحبه افزود: «مقاومت را از این خانواده آموختیم. آنها هیچگونه در برابر جمهوری اسلامی سرخم نکردند.»
مرسده صاحب یک فرزند دختر است و در رشته مدیریت امور بانکی تحصیل کرده و و مربی ورزشی است.
وی پس از آنچه در ایران بر او گذشت برای درمان راهی اروپا شد. خانم شاهین کار به تازگی به نمایندگی از جنبش زن، زندگی، آزادی در کنار خواهر حدیث نجفی در پارلمان اروپا حضور یافت و جایزه حقوق بشری «ساخاروف» را دریافت کرد.
«زنان همواره به خاطر پوشش و مسائل حقوقی در ایران سرکوب میشوند»
مرسده شاهین کار درباره آنچه موجب شد زنانی چون او به خیابان آمده و جان و جسمشان را در معرض آسیب احتمالی قرار دهند، میگوید: «زنها همیشه در جمهوری اسلامی به خاطر پوشش و دیگر مسائل حقوقی سرکوب میشدند و قانون همواره حامی مردها بود. درصد زیادی از مردم معترض به این خاطر به خیابانها آمدند بود و بخشی از مردم نیز دیگر جمهوری اسلامی را نمیخواستند و مصمم بودند که همه در کنار هم شعار زن، زندگی، آزادی و مرگ بر جمهوری اسلامی سر دهند. به همین خاطر بود که من و امثال من تصمیم گرفتیم بیشتر در خیابان حضور داشته باشیم. تجربه شخصیام این بود که نخست میترسیدم اما وقتی می دیدم مردم در کنار هم هستند و مصمم و همصدا شعار زن، زندگی، آزاد سر میدهند، آنوقت بود که دیگر تصمیمم برای حضور در خیابان جدی شد، برای حضور خیابانی، بیرون آمدن از خانه و ادامه دار شدن این مسیر.»
«در برابر چشمانم سرکوب مردم توسط جمهوری اسلامی را شاهد بودم»
او درباره مشاهداتش از حضور در خیابان و آنچه به چشم دیده میگوید: «هر لحظه که در خیابان بودم منتظر اتقاقی بودم، چرا که به چشم خود هم شاهد سرکوب وحشیانه مردم توسط جمهوری اسلامی بودم و هم وقتی به خانه بر میگشتم فیلمهایی از سرکوب و کشته شدن مردم میدیدم، با این حال نمیترسیدم و به راهم ادامه میدادم و به خیابان میرفتم.»
او میگوید: «هدفمان رسیدن به آزادی این بود و در این مسیر بینایی چشم راستم را از دست دادم اما بارها تاکید کردهام که حتی یک درصد بابت این موضوع پیشمان نیستم چرا که این [زخم] در چهره من، یک نشان افتخار است. من برای ایران و برای آینده بچههای ایران این کار را انجام دادم. برای داشتن و رسیدن به یک زندگی عادی و بهتر بدون جمهوری اسلامی. رژیمی که مدام مردم را سرکوب کرده و موجب شده تا زندگی مردم ایران مدام پسرفت کند و کشور را به ویرانهای بدل کردهاند.»
«جمهوری اسلامی با قلدری نگذاشت خانواده امینی به اینجا بیایند»
او در پاسخ به سوال خبرنگار درباره اینکه از شنیدن خبر ممنوعالخروج شدن خانواده مهسا امینی چه حسی پیدا کرده، نیز گفت: «وقتی این خبر را شنیدم بسیار ناراحت شدم. این تصمیم نمونه بارزی از نقض حقوق بشر است. آنچه جمهوری اسلامی علیه این خانواده داغدار انجام داد نابخشودنی است. آن هم در شرایطی که این خانواده بیش از یک سال است که عزادار است. جمهوری اسلامی بازهم به زور و سرکوب و با قلدری موجب شد تا این خانواده نتواند اینجا حضور داشته باشد و این جایزه بزرگ را دریافت کند. این مساله برای ما بسیار ناراحت کننده بود. چرا که ما دوست داشتیم این خانواده عزیز را از نزدیک ببینیم. خانوادهای که به صورت قدرتمند در این مسیر دادخواه بودند و به هیچ روی در برابر جمهوری اسلامی سرخم نکردند و مقاومت و ایستادگی آنها در برابر رژیم جمهوری اسلامی موجب شد تا ما نیز از آنها انرژی و نیرو بگیریم و به مسیرمان ادامه دهیم.»
مرگ مهسا امینی و کلید خوردن اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران
مهسا دختری ۲۲ سالهای بود که سال ۱۴۰۱ به دلیل نوع پوشش توسط گشت ارشاد دستگیر شد و چند روز بعد هم جان باخت. مقامهای ایرانی مدعی بودند که پوشش او مطابق با «قوانین حجاب» نبوده است.
مرگ او موجی از اعتراضات داخلی و خارجی ایرانیان را به دنبال داشت. ایرانیان خارج از کشور دست به تجمعات اعتراضی زدند. آنها از استرالیا و ژاپن تا فرانسه و ایتالیا به راهپیمایی پرداختند و شعارهایی ضد حکومتی سر دادند. در داخل ایران نیز اعتراضها در شهرهای کوچک و بزرگ، به ویژه در مناطق کردنشین و استان سیستان و بلوچستان تا ماهها ادامه داشت.