بالای تلی از آوار در جنوب ترکیه قاب پنجرهای است که به طرز غریبی سالم مانده است و پرده ای با نقش پروانه دارد که در باد سرد در اهتزاز است.
«این اتاق جیداست.»
پیش از زلزله، جیدا اوجان، ۱۹ ساله، از پنجره و میان این پردهها نگاهی به خیاباناش در شهر اسکندرون انداخت. حالا، دالما بهترین دوستاش در خیابان به همراه خانوادهاش کنار بلوک آپارتمان فروریخته کشیک میکشند و در حالي که تیمهای نجات به همراه سگهایی که زندگی را بو میکشند در جستجوی بازماندگان هستند آنها اميدوارند كه جیدا زنده مانده باشد. دالما شش ساله بود که جیدای هشت ساله را در محلهشان دید و از آن موقع با هم صمیمی شدند. آنها این پردهها را اخیراً خریده بودند.
دالما با گریه میگوید: «ما هر دو عاشق پروانهایم». در تلفناش عکسی هست از یک کیک تولد بنفش رنگی با تزيین پروانه که جیدا برای دالما با خواهرش تهیه کرده بود و روی آن نوشته بود: «در دنیا کی تو را از همه بیشتر دوست دارد؟ معلوم است که ما!»