Scroll Top

رابرت آینهورن: مصالحهٔ بین ایران و آمریکا برای هر دو طرف هزینه‌ٔ سیاسی خواهد داشت

7

آمریکا غنی‌سازی اورانیوم در داخل خاک ایران را «خط قرمز» مذاکرات خوانده‌ است. تهران، «ممنوعیت» آن را. جمهوری اسلامی ایران می‌گوید به عنوان امضاءکننده پیمان عدم اشاعه یا «ان‌پی‌تی» حق غنی‌سازی دارد و از آن صرفنظر نخواهد کرد. علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی هم به عنوان بالاترین مقام جمهوری اسلامی، بر این «حق» و «خط قرمز» تاکید کرده است.

در آمریکا اما اگرچه دونالد ترامپ به عنوان بالاترین مقام سیاسی، صریحا به موضوع غنی‌سازی اشاره نکرده است اما فرستادهٔ ویژهٔ او در مذاکره با ایران، در روزهای اخیر مشخصا خط قرمز واشینگتن را موضوع غنی‌سازی در خاک ایران عنوان کرده است.

وقتی بیش از یک ماه پیش روند دیپلماتیک برای دستیابی به توافق در پرونده‌ٔ هسته‌ای ایران به صورت عمومی آغاز شد، تصور نمی‌رفت که طرفین دربارهٔ بنیادی‌ترین موضوع برنامهٔ هسته‌ای ایران چنین اختلاف نظر عمیقی داشته باشند. البته ابتکارهایی هم در این زمینه مطرح می‌شود؛ از جمله موضوع تشکیل یک کنسرسیوم با حضور کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، برای غنی‌سازی در داخل خاک ایران.

رابرت آینهورن، تحلیلگر ارشد در موسسهٔ بروکینگز و از تحلیلگران شناخته‌شده در حوزهٔ خلع‌سلاح، در گفت‌وگوی پیش رو از پیچیدگی‌های مذاکرات و چشم‌انداز آن می‌گوید و بر این باور است که «مصالحه برای هر دو طرف هزینهٔ سیاسی خواهد داشت».

آقای آینهورن پیش از پیوستن به بروکینگز در سال ۲۰۱۳، در وزارت خارجهٔ آمریکا از جمله مشاور ویژهٔ هیلاری کلینتون در امور خلع‌‌سلاح بود و نقشی اساسی در شکل‌گیری سیاست‌ آمریکا در آن زمان در قبال برنامهٔ هسته‌ای ایران، تحریم‌ها و مذاکرات ایفا کرد.

گفت‌وگو با رابرت آینهورن دربارهٔ مذاکرات ایران و آمریکا، پیچیدگی و راهکارهای آن

آقای آینهورن، چرا امروز نسبت به حدود دو ماه پیش، وضعیت این‌گونه است که گویی گره‌ای جدی در روند دیپلماتیک به وجود آمده است؟

اگر نسبت به یک ماه یا دو ماه پیش، اکنون به نظر پیچیده‌تر می‌رسد، صرفاً به این دلیل است که ما آن را کمی بهتر درک می‌کنیم. هنوز اختلافات قابل توجهی بین ایالات متحده و ایران در این مذاکرات وجود دارد. با این حال، به نظر می‌رسد هر دو طرف بهترین تصویر را از آنچه اکنون اتفاق می‌افتد نشان می‌دهند و بر جنبه‌های مثبت تأکید می‌کنند.

من فکر می‌کنم هر دو طرف انگیزه دارند که بهترین تصویر را از پیشرفت نشان دهند. دولت ترامپ می‌خواهد به مخاطبان داخلی خود بگوید که تلاش‌های دولت در پیشبرد مذاکرات موفق بوده است. برخی از ابتکارات دیپلماتیک رئیس‌جمهوری چندان خوب پیش نرفته‌اند، اما فکر می‌کنم دولت می‌خواهد بهترین تصویر را از مذاکرات با ایران نشان دهد تا تصویری از یک حرکت رو به جلو ارائه دهد. رهبران ایران هم می‌خواهند بهترین تصویر را از پیشرفت نشان دهند. آن‌ها می‌دانند که ضرب‌الاجل بازگشت تحریم‌های سازمان ملل نزدیک است. به نظرم ایران می‌خواهد از این ضرب‌الاجل اجتناب کند و پیشرفتی که در حال انجام است می‌تواند به منصرف کردن اروپایی‌ها از توسل به مکانیسم ماشه کمک کند.

رهبران ایران در عین حال می‌خواهند به مردم اطمینان دهند که مشکلات اقتصادی آ‌ن‌ها با یک توافق هسته‌ای جدید قابل حل است و با ارائه تصویری از مذاکره‌ای که چشم‌انداز موفق بودن دارد، می‌خواهند به این نگرانی در افکار عمومی هم بپردازند.

پس این اگر تصویر عمومی باشد، دربارهٔ پشت پرده چه فکری باید بکنیم؟

غلبه بر اختلاف نظر دشوار است. و اختلاف نظر اساسی بر سر این است که آیا به ایران اجازه داده شود ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم را حفظ کند یا خیر. و یکی از موانع توافق این است که اختلاف نظر داخلی زیادی در این مورد، هم در واشینگتن و هم در تهران، وجود دارد. دولت ترامپ از سوی محافظه‌کاران در ایالات متحده تحت فشار شدیدی قرار دارد تا بر ممنوعیت کامل غنی‌سازی در ایران اصرار کند. به همین ترتیب، رهبری ایران در داخل تحت فشار زیادی است تا در برابر هرگونه تلاش برای ممنوعیت برنامهٔ غنی‌سازی خود مقاومت کند، چیزی که مایهٔ افتخار طیف‌های مختلف سیاسی در ایران است. بنابراین محدودیت‌های داخلی جدی وجود دارد که مانع از امکان مصالحه در مورد این موضوع اساسی می‌شود.

اما آیا راهی وجود دارد که این دو موضع بسیار متناقض به نحوی با یکدیگر هماهنگ شود، به یکدیگر نزدیک شوند تا زمینه‌ای برای توافق فراهم شود؟ گویی با نوعی از کمبود خلاقیت در این زمینه روبرو هستیم.

گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر این‌که هر دو طرف به دنبال راهی برای حل این مشکل هستند. یک راه برای به تعویق انداختن این موضوع، این است که در یک یا دو ماه آینده با نوعی «اقدام موقت» موافقت شود که شامل ممنوعیت کامل غنی‌سازی برای همیشه نباشد، اما شامل محدودیت قابل‌توجهی در زمینهٔ غنی‌سازی باشد که طرف آمریکایی می‌تواند آن را به عنوان گام اول به سمت کنار گذاشتن کامل برنامهٔ غنی‌سازی جلوه دهد. و طرف ایرانی می‌تواند آن را به عنوان نشانه‌ای از ادامهٔ برنامهٔ غنی‌سازی خود نشان دهد.

پذیرش توافقی که این موضوع را به آینده موکول کند، ممکن است راهی باشد که دو طرف بتوانند در میان‌مدت پیشرفتی را نشان دهند. اما البته این فقط به تعویق انداختن رسیدگی اساسی به این موضوع است. در نهایت آن‌ها باید به توافق برسند.