توافق چارچوب دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ غزه و بازسازی سرزمین ویرانشده، پشتوانه قوی دارد.
بخش عمده آن به ابتکار خود رئیسجمهور است. کشورهای عربی و اسلامی از جمله اردن، مصر، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، پاکستان، اندونزی و ترکیه، نیز از این طرح حمایت میکنند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هم که در کنار دونالد ترامپ ایستاده بود، آن را پذیرفت، با وجود اینکه این طرح صحبتهایی هم از تشکیل یک کشور فلسطینی مطرح شد که او بارها آن را محکوم کرده است.
آقای ترامپ برای دسترسی سریع به صلح در غزه، میگوید که حماس «سه تا چهار روز» فرصت دارد تا تصمیم بگیرد که بله یا خیر بگوید. اگر پاسخ منفی باشد، جنگ ادامه مییابد.
نقطه قوت این طرح، سرعت عمل آن است اما نقطه ضعف آن، فقدان جزئیاتی است که از ویژگیهای دیپلماسی ترامپی به شمار میرود.
اگر قرار باشد این طرح کارگر افتد، مذاکرات سختی لازم خواهد بود. در این فرآیند، فرصتهای زیادی نیز برای فروپاشی آن وجود خواهد داشت.
ممکن است پایان دادن به یک درگیری عمیق که بیش از یک قرن طول کشیده است، امکانپذیر نباشد. در درازمدت، بریتانیا و بسیاری از کشورها به جز اسرائیل و ایالات متحده معتقدند که هر راهحلی که منجر به استقلال فلسطین نشود، صلح را به ارمغان نخواهد آورد.
آقای نتانیاهو معتقد است که این توافق او را به پیروزی دست نیافتنی اسرائیل بر حماس نزدیکتر میکند. او هرگونه حق فلسطینیان را بر سرزمین میان رود اردن و دریای مدیترانه، انکار میکند.
یک طرح وجود دارد، اما دو برداشت کاملا متفاوت از آن میشود. چارچوب طرح آنقدر مبهم است که هر دو برداشت امکانپذیر به نظر میرسند.
این آغاز امیدوارکنندهای بهشمار نمیرود.